🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تو ای آهو رها کن پهنه ی سبز بیابان را
که برشویی غبار صحن سلطان خراسان را
بگو با ضامن آهو یکا یک آنچه می بینی
حدیث دردمندی های دلهای پریشان را
ز هر نقاره ای امشب صدای ناله می پیچد
ببین در آسمان صوتِ غم افزای غریبان را
من امشب آسمانی پر شرار از درد می بینم
که سنگ از کینه میریزد چکاد ماه تابان را
به زهر کینه می سوزد گلی از گلشن طاها
ببین در شعله های غم اساس دین و ایمان را
به هر گلدسته ای گویا طواف ناله میخواند
تماشا کن کبوتر چاهیِ سر در گریبان را
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
آبان 3, 1398
سلام و درود
بسیار عالی و نغز و در رثای آنحضرت
دست و قلمت را می بوسم
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏❤️🌿
پاسخ
آبان 3, 1398
درود بر شما جناب معصومی بزرگوار
شعرتان عالی و روان
زنده باشید و پایدار
پاسخ
آبان 3, 1398
لذت بردم از سروده ی زیبایتان پاینده باشید🌹🌹🌹🌹
پاسخ
آبان 3, 1398
بگو با ضامن آهو یکا یک آنچه می بینی
حدیث دردمندی های دلهای پریشان را
خوش به احوالات آهو ….
درودها استاد معصومی عزیز
تقدیمی :
🌈🌸🌈
خراسان صحن سلطان را نگاهی افکنی جانا
غبارآلود صحنی را ،کنی حرمت که جان احیا
تو ای زائر ، زیارت آمدی با یادِ آهویی
خوشا آهو به احوالت تو را شد ضامنی آقا
.
.
.
.
.
ولی اله بایبوردی
03 / 08 / 1398
🌈🌈🍃🌿🌿🍃🌈🌈
پاسخ
آبان 3, 1398
بسیار زیباست و ارزنده استاد گران قدرم
درود بر شما 🌺
پاسخ
آبان 4, 1398
توانایی و بینش شما در آثارتان همچون الماسی درخشنده ، چشم خواننده را خیره می کند.
بهره بردم و درود بر شما
پاسخ
بستن فرم