🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 «کلمه ای هستم که از شاخه های حرف افتاده¬ام»

(ثبت: 263306) شهریور 5, 1402 

 

ببین؟
مثلِ چشمی که در گوشه ی اشک
جاری های جنوب را ساری می کند
مثلِ گریه ای که
به احترامِ تبسم رژه می رود
می خواهم خودت را مثلِ خودم نقاشی کنم
مثل خودشیفتگی که به جیب های خودش فکر می کند
پائین را برای چه کسانی تعریف کنم
وقتی پائین تر از سیاهی بلندی چشمانِ توست!
مرگ مانند موهای تو، من و او
و شبیه موهای یک زن در کوتاهی خود بلند است!
این دست ها
صدای هاها های های چندی از چند صدایی اند!
نویدی از یک مُشت که بی پُشت در دامانِ انقلاب خیز بر می دارند
باور کنید
هیچ چیز در خیابان اتفاقی اتفاق نمی افتد!
حتا کسی دستِ جوانی کوچه را نمی گیرد
کسی پا به پای بن بست ها لبخند را قدم نمی زند!
رسیده ام
به گاهی که درآهی به راهی، فصلِ اسفند دود می کند
تا که شاید اضافه های روز شامِ شبِ تاریکی باشند
نهارِ فروردینی که فرِخود را از دین جدا می داند!
من عاشقِ انگشت های خون ام که
جنون وار درمیدانِ آزادی عطسه می کنند!
عاشقِ عصایی که اومانیسمِ خود را فدای چشم های پیر می کند
این روزها
تمامِ روباه ها حیله های گرگ را به پدر خواندگی قبول کرده اند!
قبول
یک واژه از جنسِ فاشیست ها که هر قبولی را قبول نمی کنند!
زمستان است
و به مقدارِ کافی چشم ها از صندلی خود گریزانند
و دیگر نمی شود
به اتفاقِ پائیز به جنگِ لبریز رفت
من عاشقِ دستی ام که بر دست کِش خود مهربانانه دست می کِشد
می کشد
تیغ می کِشد بر موهای مرگی که بر موهای زندگی تیغ می کِشد!
گاهی فکر می کنم
کلمه ای هستم که از شاخه های حرف افتاده ام
سیبی که درخت اش یک گام جلوتر از باد از یاد می رود!
من به تنهایی عادت دارم
آنگاه که قبرها پُرمی شوند از تن ها
و این یعنی دمکراسی واژِگانی که
صد سال از تن ها را تنها می رقصانند!
هر دستی به تنهایی یکتا نیست
هر انگشتی با تن ها تنها می شود!
دست ها را باید به یکتا سپرد
به یک هایی که درمُشت تا می شوند!
من به ویرگولِ سطرها اعتماد دارم
و دوست ندارم نقطه ها به دست و پای کلمات بیفتند
گریه مالِ فصل هایی است که
تاری از موهای سفید را به هیچ آذری نمی دهند
می خواهم برموهای کهنه ی این سال حنا بگذارم
شاید مادربزرگِ نوروزی شدم
که
در اردی بهشت خود سفید های بهمن را نقاشی می کند!

 

شعر از: عابدین پاپی(آرام)

4/6/1402

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

نظرها
  1. شهریور 7, 1402

    به یکتا سپرد یا یک‌ها؟
    درود بر شما

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا