🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 کوسِ وحدت زن

(ثبت: 240927) مرداد 9, 1400 

 

از تو دیگر ای زمین اهلِ وفایی بَر نخاست
تا بخواند بی نوایان را، نوایی بَرنخاست

خونِ ابنای بشر را می مکد زالوی جهل
علم را، چون پهلوان و پوریایی بَرنخاست

هر که آمد، مشکلی افزود بر دنیای ما
مانده ام حیران چرا مشکل گشایی بَر نخاست؟

کاسه ی اندیشه ی نادان پُر از خاکستر است
از سفالین کاسه ی حاسد جلایی بر نخاست

آه… ، از ظلمی که انسان می کند با خویشتن
اعتراضی، صحبتی، چون و چرایی بَرنخاست

نکته ای دارم ز خاقانیِ شَروانی، که هیچ
بر سِپهرِ نظم، همچون او، همایی بَرنخاست

«کوس وحدت زن در این پیروزه گنبد، کاندر او
از نوای کوس وحدت، بِه نوایی بَر نخاست

حلقه های جمله در ها را زدم طارق، ولی
جُز زِ کویِ وحدتم بانگِ دَرآیی بَرنخاست

آبان 1367

 

 

 

 

نقدها
  1. اکبر رشنو

    مرداد 9, 1400

    با سلام
    غزلی با مطع مردّف
    ردیف گردیده
    وردیف هم در اتمام معنی بلیغ بود وجاری ابیات و حتی در تمامت معنی شعر منقوش بود و برجسته ،
    شعردر ابیات کم در کیفییتی مطبوع طبع و در موزونی
    لطیف ونرم در نواختی عالی ودر تجانس واژگان با حفظ مضامین مرتبط که اینتجانس به مراعات ونظیر منجر می شد از مطلع تا بیت پایان که ختام داشت این حسّ وحسن
    و
    در ابیات متن وکمر گاه غزل هم بیان دغدغه و بث و شکوی بود به طریق مقتضی و احسن و شعر بتاریخ سرایش بند نبود بلکه در بیان درد در طول زمان توفیق داشت که این حسن بود خدا داد که انحصار زمان ومکان در شعر و سرایش می شکند
    و این و سعت دید و نظر را گواهی صادقست
    و شعر در تلمیح ، اشارتی داشت و در زیور های سخن رخ رنگین می آراست .
    و من بر این نیستم تا وارد جزییات شده بلکه شعر در عین اینکه نشان شعریت بر سینه ی سوز خود زده در سلاستی مقبول گام در پایان می زد
    در بیان اعتراض و شکوا ییه ای در خور و ارزنده که درد عام ومشترک بود
    و دغدغه ی ناس که باید در التزام شعر باشد
    و این بود
    و التزام را در سرایش سرشته داشت و عالی بود
    و اما نکته ای که بنا بر بیانش داشتم این بود که شاعر در چیرگی سرایش بوده و این سابق بود که گاه سرایش این را می آورد به ذهن
    و
    اما بیان حسن در زمان وبر زبان ناید از شدت ضییق
    و
    نکته ای که ملزمم کرد به این نقد ونظر ،
    پایان بود
    بیت آخر که در مضمونی در پارادکس بود “که وحدت در برویم باز می کرد و در حالیکه دیگران ، نه”
    و دیگر آنی که بود در شعر و دقت به خود می خرید این “درای ” بود که در نقش ومضمون ایهامی خوب نشسته بر صحیفه و صوت که اول بمعنای زنگ ودیگر درا و درای به معنی وارد شو هم بود
    و این واژه در حسن نشست و به گزینی بوده و رو نق ختام بود و جای احسنت داشت
    و
    اما
    بزعمم شعر می توانست بیشتر کشیده شود به درد و چالشهای معرفت ،
    که این جهل قصه ی کمی نیست و این معرفت که باید ابیات غزل را بیشتر پر می کرد
    و زبان هم یکدست بود و متجانس
    و بسنده ست به همین در ادای دین به شعر که جانمایه ی انسانست در اشتراک که بسی امثال این سزاوار تحسینند
    و بایدمان
    زبده ی معرفت که شعرست ستوده شود به هنگام و بایسته
    درودتان با ارادت

    • طارق خراسانی

      مرداد 9, 1400

      سلام و درود بر شاعر و ادیب فرزانه
      حضزت اکبر رشنو
      نقد جامع و عالمانه ای را از شما خواندم که دلم را آرام کرد از این جهت اگر به دفتر شعر بنگرید عنوان سی غزل را دارد و بنده بر آنم انشاءالله کتابی را تحت همین نام به چاپ رسانم و نقد شما تاییدی بود بر انتخاب این غزل .
      دست و قلم شما استاد فرهیخته را می بوسم و اگر خداوند توفیقی عنایت بفرماید حتما ابیاتی بدان خواهم افزود.

      با سپاس از مهر نگاهتان

      در پناه خدا 🌿🙏❤️🌿

نظرها
  1. سمانه تیموریان

    مرداد 9, 1400

    جُز زِ کویِ وحدتم بانگِ دَرآیی بَرنخاست

    درود فراوان استاد گرامی.
    برقرار باشید🌺🌸

    • طارق خراسانی

      مرداد 9, 1400

      سلام و هزاران درود به خانم سمانه تیموری بزرگوار

      چقدر جای شما اینجا خالیست
      و. چه خوب شد آمدید چون بسیار دلتنگتان بودم

      سپاس از مهر حضورتان

      در پناه خدا 🙏🌹🙏

  2. علی معصومی

    مرداد 9, 1400

    درود و عرض ارادت
    جناب خراسانی نازنین
    عزلی شوریده متعهدانه
    بسیار زیبا
    احسنت بر شما
    ◇◇◇
    دوبیتی تقدیم:
    در قفس می ماند آن مرغی از آوازه اش
    نغمه شوریده ی بانگ رهایی بر نخواست
    پایمال رهگذران است و خاک جاده ها
    آن فلزی کز حضور کهربایی برنخواست
    🍃🌺🍃🌺🍃
    در پناه خدا

    • طارق خراسانی

      مرداد 10, 1400

      سلام و درود بر عزیز جانم

      سپاس از حضور گرم و ابیات زیبای تان

      در پناه خدا 🙏🌹🙏

  3. عظیمه ایرانپور

    مرداد 10, 1400

    هر که آمد، مشکلی افزود بر دنیای ما
    مانده ام حیران چرا مشکل گشایی بَر نخاست؟

    درود بر شما
    و قلمتان🌿

    • طارق خراسانی

      مرداد 10, 1400

      سلام یر دختر ادیب و شاعرم

      سپاس از مهر نگاهتان

      در پناه خدا 🙏🌹🙏

  4. طلعت خیاط پیشه

    مرداد 10, 1400

    استاد ارجمند
    خون ِ آبنای بشر را می مکد زالوی جهل
    علم را چون پهلوان و پوریایی بر نخاست
    زیبایی قلمتان ستودنی است.
    در پناه خداشادکام باشید
    🌺🌺🌺

    • طارق خراسانی

      مرداد 13, 1400

      سلام و درود

      سپاس از مهر حضورتان

      در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿

  5. محمد توکلی

    شهریور 5, 1400

    درود بر نون والقلم وما یسطرون.
    وه که چه زیباست درد مَشترکی را از زبان بزرگ اندیشی چونان شمائی، شنیدن.

    به امید روزی که از پای بند های جهالت، خصوصاً جهل مقدس، رهائی یابیم.

    در پناه الطاف حق،محفوظ باشید🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا