🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 گام های نفس آلوده ام…

(ثبت: 215712) مهر 12, 1398 
گام های نفس آلوده ام…

پشت این همه پنجره،
نداشتنت…
نت می برم، بر دریچه ی سبز خیال
گام های نفس آلوده ام
به خیز مرگ می نشیند
ساز برگ هستی ام زار می زند….
ابرمرد، زندگیم
کجایی تا بر فرق سر بنشانمت
تار و پود هستی ام باشی
لایق خوشبخت بودن ها
بیا….
م. مهتاب

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

نظرها
  1. علی معصومی

    مهر 12, 1398

    سلام و درود
    🌿🌷🌺🌷🌷🌷🌿

  2. … سلام بانو… بی بام، خانه ما نه پنجره دارد نه پرچین؛

    سینه ام اما
    سرشار از پنجره است و
    پشتم، کشتزار خنجر…!

    پ……

    • مهتاب ایزدسرشت

      مهر 12, 1398

      استاداجازه بدین یه شبیه سازی کنم از
      شعراتون…
      چرا هرکه شبش می گیرد
      دنبال نیمه گمشده اش
      انتهای مهتاب
      روز روشن درنیمه آفتاب می گردد؟؟
      م. مهتاب
      ممنونم سپاس از حضورتان

  3. طارق خراسانی

    مهر 12, 1398

    سلام
    دل از سفر چه به شادی رسید و گفت
    باید برای تو شعری جدید گفت
    باید برای آنکه دلش مهدِ عاشقی ست
    از شور عشق و نور خدا و امید گفت
    بداهه ای تقدیم شما بزرگمهر
    از دیدگاه من مقدس ترین چیزها پس از خدا جان و عشق است
    جانت سر شار از شادی
    این شوق را شعر شما آفریده است
    ورنه دلم بجز غم عظما ندیده است
    در پناه خدا لبخند و شادی مهمان شما باد
    🌿👏👏👏👏👏🌿

    • مهتاب ایزدسرشت

      مهر 12, 1398

      سلام استاد
      خوبین استاد
      نوشته تون میگه
      سرحال نیستم

  4. سپیده طالبی

    مهر 12, 1398

    درودها بانوی گرامی🌺

    • مهتاب ایزدسرشت

      مهر 12, 1398

      سلام
      ممنونم که هستید وبه مهرمی خوانید
      خوبم سپاسگزارم❤️💐💐

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا