![مهتاب ایزدسرشت (م. مهتاب)](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2019/12/IMG_20191211_130249_126.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پشت این همه پنجره،
نداشتنت…
نت می برم، بر دریچه ی سبز خیال
گام های نفس آلوده ام
به خیز مرگ می نشیند
ساز برگ هستی ام زار می زند….
ابرمرد، زندگیم
کجایی تا بر فرق سر بنشانمت
تار و پود هستی ام باشی
لایق خوشبخت بودن ها
بیا….
م. مهتاب
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
مهر 12, 1398
سلام و درود
🌿🌷🌺🌷🌷🌷🌿
پاسخ
مهر 12, 1398
پاسخ
مهر 12, 1398
در پناه خدا🍃
پاسخ
مهر 12, 1398
… سلام بانو… بی بام، خانه ما نه پنجره دارد نه پرچین؛
سینه ام اما
سرشار از پنجره است و
پشتم، کشتزار خنجر…!
پ……
پاسخ
مهر 12, 1398
استاداجازه بدین یه شبیه سازی کنم از
شعراتون…
چرا هرکه شبش می گیرد
دنبال نیمه گمشده اش
انتهای مهتاب
روز روشن درنیمه آفتاب می گردد؟؟
م. مهتاب
ممنونم سپاس از حضورتان
پاسخ
مهر 12, 1398
سلام
دل از سفر چه به شادی رسید و گفت
باید برای تو شعری جدید گفت
باید برای آنکه دلش مهدِ عاشقی ست
از شور عشق و نور خدا و امید گفت
بداهه ای تقدیم شما بزرگمهر
از دیدگاه من مقدس ترین چیزها پس از خدا جان و عشق است
جانت سر شار از شادی
این شوق را شعر شما آفریده است
ورنه دلم بجز غم عظما ندیده است
در پناه خدا لبخند و شادی مهمان شما باد
🌿👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
مهر 12, 1398
سلام استاد
خوبین استاد
نوشته تون میگه
سرحال نیستم
پاسخ
مهر 12, 1398
درودها بانوی گرامی🌺
پاسخ
مهر 12, 1398
سلام
ممنونم که هستید وبه مهرمی خوانید
خوبم سپاسگزارم❤️💐💐
پاسخ
بستن فرم