🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

آخرین نوشته های علی معصومی

💠💠💠

به بهانه روز تولد یغما نیشابوری که بیستم دی ماه دیده به جهان گشود تا هجای درد را در قالب درد بسراید.

خوانش: 2045

سپاس: 4

تعداد نظر: 13

کلاسیک های بی قافیه

◇◇◇◇

خوانش: 1137

سپاس: 4

تعداد نظر: 7

خوانش: 983

سپاس: 4

تعداد نظر: 2

 

زبان شعر، دیروز، امروز یا فردا

خوانش: 607

سپاس: 3

تعداد نظر: 3

 

تبر بدوش به دنبال خویش می گردم

خوانش: 1419

سپاس: 4

 

درود بر شما

خوانش: 2564

سپاس: 21

تعداد نظر: 95

تعداد نقد: 3

یغما نیشابوری

معجزه های کلام یغما در واژگان ساده و بی پیرایه اش جار می زنند. او که تا نیمی از عمر پر ثمرش، سواد خواندن و نوشتن را نداشت، و شاید چرخ روزگار خواست تا مشق الفبای نوشتنش را بر خشتهای خیس رقم زند تا کلک انگشتان یغما را نه تنها از خامه که از مداد هم بی نیاز کند!

خوانش: 1133

سپاس: 1

تعداد نظر: 4

دخترک علاقه زیادی به کفش های پاشنه بلند داشت. وقتی که در کتاب قصه، گم شدن کفش سیندرلا را خواند خیلی ناراحت شد و به خودش قول داد مواظب کفش های پاشنه بلندی که قرار است پدرش برای او بخرد باشد. این دختر باهوش و زیبا از کودکی به شعر علاقه مند بود و آرزو داشت معلم شود تا در کلاس ادبیات برای شاگردانش شعرهای زیبا بخواند. آنقدر درس های خود را با علاقه می خواند تا در مدرسه تیز هوشان قبول شده با یک تیر دو نشان بزند، نخست اینکه به هدف خود برسد و معلم ادبیات شود، دیگر اینکه جایزه کفشهای پاشنه بلندی را که پدرش قول داده بود بدست آورد.

روزگار گذشت و این دختر باهوش در کنکور شرکت کرده با پاسخ دادن به درصد بالایی از دروس ادبیات، رتبه ای عالی را کسب نمود و خوشحال بود که در رشته ادبیات برای معلمی درس خواهد خواند اما او خبر نداشت که تعدادی از آدمها تصمیم گرفته اند که قد معلم نباید کمتر از یک صد و شصت سانتیمتر باشد!! او که کفشهای پاشنه بلندی داشت، بخاطر اینکه قدش یک سانتیمتر کمتر از حد مقرر بود نتوانست در کلاس درس تربیت معلم بنشیند!! و بخاطر تصمیم تعدادی آدم قد بلند، با کفشهای پاشنه بلندش پشت دروازه رسیدن به رویاهایش جا ماند….و از خدا گله داشت که چرا یک سانتیمتر دیگر به قد او اضافه نکرده است.

خوانش: 1710

سپاس: 4

تعداد نظر: 7