🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 نقد و نظری بر شعر

(ثبت: 221812) بهمن 11, 1398 
نقد و نظری بر شعر

 

سلام
بر
گرامیانم
نقد و نظری بر سروده ای بمناسبت
شهادت حضرت زهرا “س”

سروده ی نور علی بهاروند
و
اما شعر:

ظلمِ شب بر ساحتِ دریای جود
خاطرم آتش زد و خوابم ربود

خانه ی آل نبی می سوزد آه
در میان شیون و شعله و دود

شب پرستان کعبه را آتش زدند
یا حریم قدسی رکن وجود

شمعِ جسمم در غمش گریان ولی
سوخت جانم، چون که او پروانه بود

در وداع نوگل باغ رسول
عرش گرید، آسمان هم رود، رود

اهل عالم نوحه خوانی می‌کنند
در فراق لاله و یاس کبود

چون که دیدی ای فلک تنگِ غروب
نیست زهره، پس چراچرخی چه سود

این سروده
غزلی مصرّع با محتوای مرثیه
در کمترین ابیات غزل
که معنی بر لفظ می چربد و سنگین تر ست
در شروعی بسیار خوب آغاز گردیده ست در دو استعاره ی عالی که شعر را در آغازی عمیق در ادبییت می برد “ظلم شب”
ترکیبی خوب بود که استعاره تشخیص داشت و عالی بود و دیگر استعاره در مصرع اول ” دریای جود ” بود
و مطلع حسن داشت
و در بیت دوم
مراعات النظیر موجودبود
ودر “شعله و دود و سوز ” تناسب داشت
و بین ” آه و دود “هم تناسبی به ذهن می رسید وبیت سوم هم استعاره داشت در “شب پرستان” که کنایتی ازستمگران بوده و عالی بود
“کعبه ” هم استعاره بود “رکن وجود ” هم استعاره بود
و بین کعبه و رکن و قدسی هم
نسبت وجود داشت و
در بیت بعد عالی مضمونی خلق شده” شمع گریان و جسم” تشبیه خوبی بود و مراعات النظیر بین
” شمع و پروانه و سوختن”
و
گریان
که خود باز استعاره داشت
که بیتی بسیار دقیق و عالی و پر مضمون آفریده شده و “جسم و جان “هم در دیدی تضاد و از طرفی
مراعات النظیر بود که خود منجر بودبه نوعی مضمون پارادکسیکال
و بزعمم بیت الغزل بود
و بیت در وداع نوگل … الی اخر این بیت هم چیره دستی در سرایش را داشت و جای احسنت بود
“نو گل باغ ” استعاره بود باغ رسول بازهم استعاره بود
از حضرت زهرای مرضییه و مراعات النظیر نیز بود
و” عرش گرید” هم استعاره بود و تشخیص
و “آسمان” هم همچنین و” رود رود ” تکرار بو ده و در عین حال هم تشبیه در شدت گریستن ، وجه شبه داشت و بلیغ بود که بسیار عالی بیتی بود
مشحون ادبییت و قابل تحسین
و بیت اهل عالم … و “نوحه خوانی” می کنند کنایتی از عزاداریست
و “لاله و یاس “باز هر دو استعاره از حضرت زهراست علیها السلام ولاله نمادی در شهادت و کبود هم
تلمیحی در بر داشت که دیگر نگو
و این کلی مضمون مستتر در بطن خود داشت
و اما پایان هم حسن داشت و نیکویی و بسیار وجالب و “ای فلک”
هم استعاره و تشخیص بود
که زهره هم حضرت زهرا را در تابناکی متبادر می کرد
و بین” زهره و فلک و چرخیدن “هم مراعات النظیر بود و غروب هم که نمادی برای تاریکی و اندوهگینی در بر داشت
و واج آرایی حرف “چ “هم جالب بود و ضمنا “پس چرا چرخی ! ” کنایتی بود از بیهودگی حرکت در این گردش و حرکت بعد از شهادت حضرت زهرا “س”
که ختام را وزین می کرد
و این سروده در اقل بیت حق مطلب را در حد خود بیان نموده
در ادبییت و احساسی در خور
و موفق و مورد تحسین بود
و شعر گرچه از واژه ها و اصطلاحات عربی استفاده نموده
اما کار بردشان در ضرورت و مناسبت تام بود
و شعر مغلق و نامفهوم نبود و در عین روانی و انسجام و ارتباط
طول و عرض بود و در معنی در ارتفاع عالی بود
و بزعمم از سروده ها ی عالی و برتر محسوبست و نمونه ای در سرایش
اشعار آیینی قلمداد ست
امادر نگارش شعر باید و ضرورتااز علایم نگارشی استفاده نمود
که در این سروده بیت سوم باید
علامت سوال می داشت
و در پایان هم علامت منادا و خطاب کم داشت
چون بی توجهی در نگارش را
دامن می زند و از نقاط ضعف در نگارشست
و
اما این شعر سرشار شعور و شور و احساس را موفق دانسته و بهنگام

✍# اکبر رشنو

 

 

 

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. نورعلی بهاروند

    بهمن 11, 1398

    باعرض سلام وسپاس فراوان از استاد گرانقدرم جناب آقای رشنو که زحمت این نقد آموزنده را متقبل شدند و تبدیل به کلاس درسی برای بنده نمودند تا با جسارت بیشتری قدم در مسیر سرایش غزل بگذارم گرچه هنوز درابتدای راه سرودن هستم و اینکه افق های تازه ای فرا روی چکامه ام گشوده شد تا امیدوارانه این مسیر دشوار ولی پرجذبه را به یاری حق وراهنمایی اساتیدم بسوی کمال طی کنم این سروده از آثار قدیمی بنده است که بازهم جابرای ویرایش داردواززحمات استاد ارجمندم جناب آقای رشنودر نقد اثر بسیار سپاسگزارم
    سربلند و پیروز باشید

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا