🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اینجا دیوانهخانه است! مؤدبانهترش میشود: تیمارستان.
ولی با کمی انصاف و نگاه شاعرتر که پای کتاب زندگی هر کدامشان مینشینی، به این باور میرسی که دیوانه نیستند، فقط یک جای روح، تفکر و سرگذشتشان ترک برداشته است و باعث بروز اتفاقاتی شده.
عقل میگوید: وقتی مشکلی را شناختی، سریع به فکر راه حل باش! انسانیت هم باید حکم کند که اینها را نباید: روانی، دیوانه، قاطی و… بنامیم.
قلبم درد میگیرد وقتی میبینم یا میشنوم که کسی را به شوخی یا جدی، دیوانه و روانی صدا میزنند.
آخر این چه کاری است؟ آیا درست است که با عنوان یک بیماری کسی را مخاطب قرار بدهیم؟
از بدشانسی این عزیزان است که تا این حد استفاده از کلمهی «روانی» در مملکت ما باب شده.
چرا به جای روانی نمیگویند «سرطانی»؟ یا چرا «دیابتی»، «ایدزی»، «هپاتیتی» نمیگویند؟
خوانندهایی که از کودکی آثارش را زندگی کردهام و برایم یک الگوی شخصیتی بود، یک بار عکس سفارت عربستان را در صفحهی اینستاگرامش منتشر میکند و زیرش مینویسد: نگاه کنید سفارتشان را شبیه بیمارستان روانیهاست!
علاقه و احترامی که به آن خواننده قایل بودم با دیدن چنین رفتار بیشعورانه در یک لحظه برای همیشه از بین رفت!
بارها در فیلمها دیدهایم که این شخص به آن یکی میگوید روانی! و من فیلمنامهنویس وکارگردان را بیشتر مقصر میدانم! خودتان هم اگر بگردید نمونهٔ این اتفاقات را زیاد دیدهاید.
همهی واکنشهای روحی و روانی به درصد خیلی کم یعنی یک از هزار، در وجود همهٔ ما هست اما وقتی یکی از اینها به طرز غیرطبیعیای شدت پیدا میکند و در شکل رفتارهای خاص خودش را نشان میدهد اینجاست که اختلال به وجود میآید و باید به فکر چاره بود. گاهی درمان با دارو و مراقبت، گاهی با جلسات مشاوره؛ و الان هم چندسالی میشود که با مراجعه به یک تراپیست میتوان اختلالی را که اگر هست را شناسایی کرد و به فکر درمان بود. اصلا برای هر انسانی لازم است که گاهی به تراپیست مراجعه کند؛ خیلی از ورزشکارها، هنرمندان و حتی شخصیتهای سیاسی به تراپیست مراجعه میکنند که اتفاقا برایشان خیلی هم خوب است و باعث رشد و تعالیشان خواهد بود. اما باور کنید کسی که به نظافت و بهداشت فردیاش اهمییت میدهد یا با بدقولی دیگران ناراحت میشود همیشه دچار «اختلال شخصیت مرزی» نیست! او فقط منظم است! کسی که از همسرش میخواهد موبایلش را چک کند همیشه مبتلا به «پارانوئید» نیست! (بعضی از زوجین نمیدانند که: هیچ حریم خصوصی در زندگی مشترک بین دونفر نباید باشد و آنها باید تعهدشان را در فضای مجازی هم به یکدیگر حفظ کنند و در مقابل چنین چیزهایی جبهه میگیرند، برچسب میزنند و…)
کسی که قوهٔ تخیل خوبی دارد همیشه دچار «اسکیزوفرنی» نیست! کسی که نیاز به مشورت دارد برای یک تصمیمگیری و چندباری هم شاید از این شاخه به آن شاخه پریده همیشه یک «دوقطبی» نیست!
نمیخواهم بگویم بیماریهای روانی وجود ندارند یا نقضشان کنم، فقط خواستم کمی منصفانه و درست به ماجرا نگاه کنیم، همین!
چرا که این عزیزان هم حق زندگی دارند، خیلیهایشان انسانهای خوبی هستند، استعداد دارند، هنر دارند، سرگذشت دارند، آرزو دارند، عواطف و احساسات انسانی دارند، پدر دارند، مادر دارند و همنوعان ما هستند.
قرار نیست طردشان کنیم، قرار نیست از پشت عینک تفکرات شخصی و خودخواهانه دیده بشوند، قرار نیست به سخره گرفته بشوند…
بیایید کمی فکر کنیم راجع به این موضوع…
◽نویسنده: سیامک عشقعلی
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (1):
بستن فرم