🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 احساسِ غلیظ (باتلاقِ انزوا)

(ثبت: 8038) خرداد 20, 1397 
احساسِ غلیظ (باتلاقِ انزوا)

برای تو که می دونم می خونی اما مخاطب خاصم نیستی…

سلام

ما آدما گاهی وقتا هم خودمونو، هم روحمونو حبس می کنیم توی سوءتفاهم های ممتدی که شاید با حرف زدن حل بشه…

کاش پنجره ی قلبمونو باز کنیم به نسیمِ تازه ای که گهگاه از سمتِ بهارِ عشق میاد…

گاهی باید یلدای پریشونِ غزلهامون رو از زیر چارقدِ روزمرگی و تکرار دربیاریم تا هوا بخورن تار به تار و واژه واژه…

شعرِ من از زنگارِ سکوت خسته ست، بیا و با لبخندت ، رنگین کمانِ شادی رو به آسمونِ ابری بغضم هدیه کن،

اصلا بیا با هم بباریم تموم این فاصله هایی رو که هیچ کس از روی دوش رابطه مون برنداشت…

اگه به چشمام نگاه کنی ، تپش احساسِ واقعی دلم رو ازش می شنوی، بیا پایان کوره راهِ دوری باشیم و با هم دوباره آغاز بشیم…

آغازِ آوازی که مدتهاست توی گلوی زندگیمون، حبس شده ، بیا گره ی نُت های مهربونی رو باز کنیم و دوباره ساز مهر رو با سرانگشتِ محبت، بنوازیم…

خلاصه اینکه این احساس غلیظ که توی وجودمون جاریه، نباید ته نشینِ باتلاقِ انزوا بشه، من و تو باید دوباره قطره هامونو جمع کنیم و توی بسترِ امید، جاری بشیم، دریای آبی زندگی، منتظرِ ماهی قرمزِ عاشقانه های من و توست…

 بیا دوباره به خاطرِ جوونه هایی که هنوز از سیلیِ طوفان نمردن، باغبونِ مهربونِ دوستی باشیم…

مهناز نصیرپور

14 خرداد 97

پ.ن: اینا رو وقتی نوشتم که فکر می کردم یه نگاه تازه قراره به پنجره ی چشمامون بتابه، من دوباره باورت کردم ولی …

عجب دلِ خوش باوری دارم که خواستم با قافیه ی امید و رویا دوباره قصیده ی دوستیمون رو بسازم…

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. ف رستم زاده

    خرداد 21, 1397

    سلام

    قشنگ بود کاش تعبیر میشد ، پی نوشتش غمگین بود 

    براتون آرزوی موفقیت دارم

    • مه ناز نصیرپور

      خرداد 22, 1397

      سلام مهربانو رستم زاده

      سپاس از توجهتون و نگاه سبزتون

      بله متاسفانه تعبیر نشد…

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا