🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بسمه تعالی
با نگاه گرم تو در سینه ام جا کرد عشق
باز این دلمرده را از دور احیاء کرد عشق
مثل اشـکی از قلم افتاده بودم در کتاب
در میان واژه ها با اشک انشاء کرد عشق
ماه را در روی زیبای تـــو نقاشی نمود
در دل افلاکیان تا دست بالا کرد عشق
چشمه های مِـهر را در چشم تو جاری نمود
ذرّه ی چشم تو را خورشید سیما کرد عشق
چشم هایش را بجز سیمای زیبای تو بست
تا رُخ خود را در آیینه تماشــا کرد عشق
هر چه لیلی ناز کرد و جام مجنون را شکست
پا بپای صبــر مجنون رو به صحرا کرد عشق
عقل آنجا که مرام عشق را گم کرده بود
در همانجا صد گره از عقل پیدا کرد عشق
زنده باشد تا ابــد هر کس که عاشق می شود
مرگ هر جا رفت با او چون مسیحا کرد عشق
برگ برگ این چمن از چشم شبنم خالی است
با غبان را در چنین باغــــــی مهیا کرد عشق
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):