🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
هر باز تاب ستاره
در صبحی دوباره
شروعم می کرد…
به بامدادان بیکران
به تمامت آفتابی مهربان
شطی از شور و شعور و شعر
زیور بدرقه ام بود
به متن امردادی ام
همیشه ی هر لحظه
در صعوبت هر سنگلاخ
رویش بود…
شکوه شکوفه و گل بر پا می شد بروز
در گلدان آرزو
در چشم صبحترین رویا
لب پنجره های بود
شادی می آویخت به چشمان
بیداری تا محض لحظه
دریابد لحن بهار
از هر فصل انجماد ، برآرد غبار
“رنگ ” را
در چشمان خورشید
بتاباندبررنگین پر پرواز
و
انبساط
حقّ زمین بود
که در لگد مالی دیر فهم زمان
در جاری بودن
رخ مهتاب خویش را
نشان خواهد داد …
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
مرداد 26, 1398
عرض ادب جناب رشنو
به به
درودها
🌹🌹🌿👏👏🌿🌹🌹
پاسخ
مرداد 26, 1398
سلام
سپاس از حضور خوبتون
و ………………………….🌺🌺🌺🌺🍃
پاسخ
مرداد 26, 1398
و
انبساط
حقّ زمین بود
که در لگد مالی دیر فهم زمان
در جاری بودن
رخ مهتاب خویش را
نشان خواهد داد …
سلام گرامی استاد
مثل همیشه زیبا درودتان باد
پاسخ
مرداد 26, 1398
درود بر شما
ممنون از حضور و حس ارزشمدار تون
سربلند وسلامت باشید به مهر خداوند بزرگ🌺🌺🌺🌺🌺🍃
پاسخ
مرداد 26, 1398
درود بر شما
زیبا سرودید استاد رشنو گرامی
💐
پاسخ
مرداد 26, 1398
درود بر
دوست ارجمندم
گرانقدر
حس و حضور ارزشمدارتانرا
مغتنم می دانم
همیشه باشید به مهر و نیکویی خداوند عزیز
و🌺🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃🍃
پاسخ
مرداد 26, 1398
سلام استاد رشنو
اینکه هر روز ما اجباری شروع می شود راه فراری ندارد ولی شاعر دیدگاه دیگری دارد :
هر باز تاب ستاره
در صبحی دوباره
شروعم می کرد…
یعنی بازتاب چگونه صبح کردن بر خود صبح تاثیر گذار بوده..
به بامدادان بیکران
به تمامت آفتابی مهربان
به صبحی که ادامه دار است در تمامی عالم و بی نهایت است که این ساخته وجودی بی کران است…………
و کامل کننده این صبح که درخشان است آفتاب است که منبع گرما است که گرما را به عالم می بخشد و بخشنده بودن بی دریغ از او مهربان ساخته …………. واین آفتاب در اشعار استاد در بهترین نقطه می آید و در اکثر اشعار ایشان هست در روزگاری که شعر ها اکثراً تاریک است شعر ایشان بزرگترین منبع نور را در خود همیشه جای دارد………..
عالی بود استاد امید ، گرما و نور مطلع شعر باشد چه می توان گفت…………..
👏👏👏🙏🙏🙏🌹🌹🌹
پاسخ
مرداد 26, 1398
درود ها
بر
شما
گران ارج دوستم
حس و حال خواندنتان
موجب شوق و شعفست
بر بنده
و
اگر
لطف شنیدن و مهارت خواندن
نیکوی شما نباشد
رخوتیست و رخنه ای
در احساس بلند
با حسن نظر می خوانید و به مهر
می اندیشید
که کل تابانی درین نوع نگاه ست
ارج می نهمش
که به بیکران صبح و سحر
می اندیشد
که هزار خورشیدش نهفته در صنع قلم
و
اگر نگریزیم از حد و مرزهای گنگ و گم
تنها سایه ها بسند
تا در نمور خود به بندمان بکشند
اما ما فصلی از آفتابیم
و آنهم امرداد
درودتان باد و مقدمتان 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
پاسخ
مرداد 26, 1398
همیشه ی هر لحظه
در صعوبت هر سنگلاخ
رویش بود…
این حق زمین بود
ولی سرنوشت
همیشه تصویری آینه وار نشان می دهد
دیوار جهنم و بهشت یکی است … یکی
جناب رشنو از اثر بسیار زیبای شما بهره بردم و سربلندی شما را آرزو می کنم.
درود بر شما
پاسخ
مرداد 26, 1398
درودها
بر
دوست ارجمندم
جناب جلالی عزیز
حضور ارزشمندتون مغتنم ومایه شعفست
سپاس از خواندن ونظر گاه خوبتون
همیشه باشید به مهر ونیکویی
و 🌺🌺🌺🌺🌺🌸🌸🌸🍃🍃🍃🍃
پاسخ
مرداد 26, 1398
سلام استاد
شروع های دوباره شاید روزی زود پایان یابد و از هیچ سنگلاخی رویشی نخیزد و هیچ غباری از شانه های فصلهای زمین محو نگردد
شاید هم آن روز هم شروعی دیگر….💐
پاسخ
مرداد 26, 1398
سلام
بر شما
سرکار بانو ی ارجمند
سپاس از حضور و بیان حس ارزشمندتون
سربلند وسلامت باشید🌸🌸🌸🌸🌸🍃🍃🍃🍃
پاسخ
مرداد 29, 1398
سلام حضرت استاد عزیز
بسیار زیبا . درودتان باد
عیدتان مباااااااااااااااااارک
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐🌿🍃
پاسخ
بستن فرم