![محمد مهدی نورالهی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2023/11/IMG_۲۰۲۳۱۱۰۹_۲۳۵۲۱۹-e1699585625640.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ناتوانم تو خوب می دانی
چه بخوانم تو را؟ نمیدانم!
قلمم تشنهٔ عنایت توست
زنده کن باز طبع بی جانم!
ای صناعات، مات توصیفت
هر نگاهت هزار دیوان است
گاه یک جرعه چایِ خانه تو
بر همه درد هام درمان است
تا به کوی تو میگذارم پا
هر دو دنیام میرود از یاد
خویش را تازه میکنم پیدا
گوشهٔ دنج صحن گوهرشاد
من کیم؟ چیستم؟ نمیدانم
هر چه باشم بدون تو هیچم
بی بها، بی هدف، بدون امید
گرد بازارِ هیچ می پیچم
شهر یکسر اسیر تاریکیست
از حریم تو نور می بارد
هر طرف جبرئیلِ گریانیست
آیه آیه سرور می بارد
نیست این خاک از تبار زمین
که شده آسمان هشتم ما
زائران تو با دو رکعت عشق
سیر معراج میکنند اینجا
اگر اینجا بهشت نیست، چرا
غرق حال خوشیم درهر باب؟
گر بهشت است، پس چرا ز درش
همه آیند بی حساب و کتاب؟
آه… ناگاه روبروی ضریح
یاد شش گوشه، ناله شد آهم
ای تو راوی مقتل جدت!
کربلا را هم از تو میخواهم…
محمد مهدی نورالهی
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ – حرم امام رضا (ع)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
خرداد 11, 1403
دو چیز یا توجیه عقل را بر نمی تابند و یا از حیطه ی دخالت عقل ، بی نیازند : ۱- عشق ۲- ایمان
و جالب است که این دو سرچشمه ی تمام زیبایی های تاریخ بودند و نیز بانی خسارات بسیار
۹ بار تا حالا مشهد آمدم و تمام زورم را زدم که نشئگی زیارت را انکار کنم . اما احساس آدمیزاد ورای همه چیز است
پاسخ
خرداد 11, 1403
اگر اینجا بهشت نیست، چرا
غرق حال خوشیم درهر باب؟
گر بهشت است، پس چرا ز درش
همه آیند بی حساب و کتاب؟
سلام و خیر مقدم 🌹
انشاءالله زیارت کربلا هم نصیب خواهد شد
خیلی زیبا بود
آفرین
پاسخ
بستن فرم