🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 آهم بگیرد شهر را .‌..

(ثبت: 240546) تیر 21, 1400 

 

مردم شهری که طوفان بلا را دیده اند
بغض را با اشک ، کی از هم جدا فهمیده اند ؟

غم مرا پاشیده از هم بغض را سر می کشم
شرح حالم را غزلها تا کجا رقصیده اند ؟

من همان خاکستر سردم که از تقدیر نحس
بر سر شهری پر از آتش مرا پاشیده اند

پای احساسم به خاک غم زدن کافی نبود؟
سالها این شهر بر احوال من خندیده اند

شعله دارم میکشم آهم بگیرد شهر را
بغض ها گاهی مرا بعد از خزان برچیده اند

اشک ها روح مرا گاهی درخشان کرده اند
عشق را با درد بر دریادلان بخشیده اند

با پرستش میتوان هرشب دو فنجان شعر گفت
شاعران این درد را ، آتشفشان فهمیده اند

#پرستش_مددی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):

نظرها
  1. عظیمه ایرانپور

    تیر 21, 1400

    درود بر شما
    اگرچه تلخ
    ولی زیباست
    قلمتان سبز🌷

  2. درودتان
    فاخر و بیاد ماندنی 🌷

  3. تیر 22, 1400

    بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
    شاعر بزرگوار
    پر کن قدح می را
    با شعر و با ترانه
    هر بیت از غزل را
    خوانم من عارفانه
    🌷🌷🌷🌷🌷

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا