🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 آوخ فورتونا

(ثبت: 251839) مهر 14, 1401 
آوخ فورتونا

 

حسرتِ غذایِ گرم
چایِ داغ
جایِ نرم
بر دلِ شکسته‌ام
سال‌هاست مانده است!
ای تُفو به زندگی
که جنابِ مرگ را
از درِ اتاقِ بی چراغِ من
رانده است!

 

پایِ اسبِ زندگی کج است
حج نرفته است
چون‌که دستِ بی سیاستم
از رجالِ دولتی نبود و نیست!
تار و پودِ فرشِ کاخِ مردِ نانجیبِ دولتی
از طلا
از حریر
قالیِ بدونِ نقشِ سرنوشتِ من ولی
زیرِ پایِ فقر
بی رج است!

 

خوش‌به‌حالِ من که فقر را
تا همیشه صبر می‌کنم
گرچه در سفر بدونِ غیر
سِیر در فضایِ قیرِ قبر می‌کنم!

 

ـــــــــــــــــــــــ
سیدمحمدرضا لاهیجی
ساکوتی.هند
ـــــــــــــــــــــــ

پ ن:

دستِ سیاست کلک دارد
دستِ فقیر نمک
این به آن در
صفرش ده بر یک

 

 

 

 

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا