🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 از سر من نمی رود ، فکرِ تو و خیالِ تو

(ثبت: 3622) اسفند 22, 1395 

از سر من نمی رود ، فکرِ تو و خیالِ تو
وز لبِ مهر خوانِ من، در همه آن مقالِ تو
مرگ سرودِ رفتن و بودن جاودانه ای
ای گل کهکشانی ام، نیست دگر زوالِ تو
عاشق روی تو منم، بسته به موی تو منم
کرده سئوال و گفتمت، چیست دگر سئوالِ تو؟
روز شود تو شیدِ من، شب برسد تو ماه من
نیست به کار عاشقی ، کس که به اعتدالِ تو
چشمه ی نور؟ دیدگان! وان دو مرا ربوده جان
می کشد عاقبت مرا، چشم به از غزالِ تو
میکده جای می کشان، کعبه سرای عارفان
جای نیایشم بود، ابروی چون هلالِ تو
بر مَه من صبا بگو، جز تو ندارم آرزو
طارق و می؟ سبو سبو، محوِ تو و خصالِ تو

بهمن 1392