🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
این تکه از زمین چقدر آسمانی است
اینجا کبوتران ز پی قاف آمدند
تا مرز عشق
مرز جنون
گنبد طلا
سودای پروانگی و سوختن
فنا
اینجا که چشمهای تمنا پر از دعاست
دلهای بی قرار غریبانه می تپند
لب ها چه شاعرانه به نجوا نشسته اند
هر قطعه از مشبک ِ سبز ضریح را …
با مُهر التماس
شهادت گرفته اند
اینجا که دستهای نیاز
نیلوفرانه پنجره ها را گره خورده اند باز
آن سو جناب عشق
“با صد هزار جلوه نمایان شده است تا
با صد هزار دیده تماشا ” شود
به ناز
این … مهربانی است
که گرفت دست ِ اشتیاق
از صحن مملو از حضور
تا گوشه ی رواق
غرق کرامت است
و
فیض اش بی انتهاست
اینجا … مشهدالرضا است !
( رضا محمدصالحی )
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):