🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 باهار گلدی

(ثبت: 257722) فروردین 7, 1402 
باهار گلدی

باهار گلدی
الهی شکر قیش گتدی گنه فصل بهار اولدو
گوزل گون قاش گوز اویناتدی بولوت اوزدن کنار اولدو

سویوخ سوداسی ختم اولدو قیشین غوغاسی گورسنمز
آقاشلار آق یاشول رنگه بویاندو گوز خمار اولدو

باهار گلدی آچولدو غنچه نین آغزو گلستاندا
دولاشدو سوسنه سنبل گوزل بیر مرغزار اولدو

اسیب باد صبا سیلدی قیشین گرد و غبارینی
یاغیش یاغدی طبیعتده تعادل برقرار اولدو

دعای یا مقلبدن تحول گلدی احواله
اولوبدو حالیمیز خوش تازه ببر لیل و نهار اولدو

بولوت سسلندی سس دوشدو صفا ویردی داغا داشه
بولاخلار ال اله ویردی عجب بیر آبشار اولدو

چیچک چیخدی چمنلرده فغانه گلدی بلبلّر
گول اوسته بلبلون سِرّ نهانی آشکار اولدو

ایشیقلاندی گوزل گوزلر باخاندا دشت و صحرایه
غبار غم اورکلردن داغولدو برکنار اولدو

گوزل جیران گنه چیخدی بولاغ اوسته تماشایه
او شهلا گوزلره دوشدو گوزوم دل بیقرار اولدو

چیکیبدی گوزلر اوستونده کمان نقاش بی همتا
گلن باخدو اورکدن عاشق نقش و نگار اولدو

دوشوب بیر نقطه جانسوز جوهردن دوداق اوسته
جهانی یاندوروب هر گوز باخاندا اشکبار اولدو

سالوبدو سایه سین سرو و صنوبر باشیمیز اوسته
چنارون ریشه سی توپراقلار آستا استوار اولدو

خدایا ! خلق ایرانی مصیبتدن خلاص ایله
گیچن ایلده گرفتار بلای بی شمار اولدو

#امیر_وحدتی_یگانه

برگردان فارسی
بهار آمد
سپاس خدای را که زمستان رفت و بهار شد
خورشید زیبا چشمکی زد و ابر از رخش برکنار شد
سودای سرما ختم شد و غوغای زمستان بسر آمد
درختان سبز و سفید پوش شدند و چشم خمار شد
بهار امدو در گلستان دهن غنچه باز شد
سوسن و سنبل در هم پیچیده و زیبا، مرغزار شد
باد صبا وزید و شست غبار زمستان را
باریده باران ودر طبیعت تعادل بر قرار شد
از دعای یا مقلب تحولی در حال ما رخ داد
حالمان خوش گشت و لیل و نهار جدیدی از راه رسید
ابرها بصدا در آمده و به کوه و دشت صفا دادند
چشمه ها دست در دست داده و عجب آبشاری ایجاد شد
در چمنها گلهای بنفشه شکفته و بلبل ها به فغان آمده اند
سِرّ نهانی بلبل در روی گل آشکار شد
چشمهای زیبا وقتی به تماشای دشت و صحرا ایستادند نورانی گشتند
غبار غم از دلها برکنار شد
آهوی زیبا باز در سر چشمه به تماشا ایستاد
وقتی که چشمانم بر آن چشمهای شهلا افتاد دلم بیقرار شد
نقاش بی همتا روی چشمها کمانی نقش زده است که
هر کس نگاهش افتاد عاشق نقش و نگار شد
نقطه جانسوزی از جوهر بر روی لب افتاده است
جهان را میسوزاند و هر چشمی که می بیند اشکبار میشود
سرو و صنوبر سایه اش را بر سرمان افکنده است
ریشه چنار در زیر خاکها استوار شده است
خدایا! ملت ایران را از مصیبت خلاص کن
که در سالی که گذشت گرفتار بلای بی شمار شدند.

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. علی معصومی

    فروردین 7, 1402

    سلامدار جناب یگانه
    یاشیا
    گوزل شعریزه افرین دیرم
    ♡♡♡
    خدایا خلق ایرانی نصیبت دن خلاص ایله
    💐💐👏👏

    • امیر وحدتی "یگانه"

      فروردین 7, 1402

      درود بر شما استاد گرامی و از مهرتان سپاس.
      (مصیبتدن)
      🥀🥀🥀💚🥀🥀🥀

  2. کتایون رها

    فروردین 7, 1402

    سلام استاد گرامی 🌺
    من زبان ترکی نمیدانم !!!!
    زیباتر می شد اگر ترجمه اش را می نوشتید
    روزگارتان شاد و خرم باد 🌺🌺

    • امیر وحدتی "یگانه"

      فروردین 7, 1402

      درود بر شما مهربانوی ارجمند.
      خوش آمدید بانو.
      اطاعت امر شد و شعر ترجمه شد.
      مهرتان ماندگار‌
      🌻🌻💙🌻🌻

  3. غلامحسین جمعی

    فروردین 14, 1402

    درودو سپاس بر استاد بزرگوارو فرهیخته ام جناب وحدتی

    دستمریزاد عزیز زیبا بود هم شعر و هم ترجمه ی آن

    زنده و نویسابمانید

    🙏🙏🙏🙏🙏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا