🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
آنان که رو به محضر استاد می روند
شیرین زبان به دیدن فرهاد می روند
آن اهل باد ، در پی هر باد می روند
آنان که هر کجا گذر افتاد ، مى روند
پشت هزار گردنه از یاد مى روند
آنان که سخت تشنه ی دیدار شبهه اند!!
هر لحظه بی دلیل گرفتار شبهه اند
خوش باورند و یکسره در کار شبهه اند
همداستانِ قافله سالار شبهه اند
با پاى خود به دلهره آباد مى روند
دل را کدر نموده و دور از زلالها
همخانه با شعار و دروغین مقالها
این قوم بی خبر ز حرام و حلالها
تا عمق چشمهاى زلال غزالها
مثل نگاه خیره ى صیاد، مى روند
اینان همان قبیله ی وَهمی ز مردم اند
هر لحظه در مسیرِ خیالات خود گُم اند
بی شک به فکر رفع طلسمات کژدم اند
دنبال گنجهاى بزرگ تَوهُّم اند
هر کس نشان تازه ترى داد مى روند
مرغ هوس چو صاعقه پرواز می دهند
بردستِ هوچیان عجبا ساز می دهند !!
خود را فریب داده و هم باز می دهند
شب، دل به فال خواجه ى شیراز مى دهند
فردا به سوى پیرِ گناباد مى روند
گفتند کشور دل اگر بی بلا کنیم
دل را به عشقِ پاکِ خدا مبتلا کنیم
عاشق شویم و ملت عاشق صدا کنیم
گفتند: خاک را به نظر کیمیا کنیم!
اما به عشقِ “دست مریزاد” مى روند
از اهل باد ، گیر همین نکته را که ما
گفتیم و گوش گر بدهی دوری از بلا
اینان مرید بوده همانا که هیچ را
خود را سپرده اند به تقدیرِ موجها
وقتى به سمت ساحل فریاد مى روند
ما می رویم و باش پس از این ولی خموش
با باد های هرزه ؟ نه،… با پیرِ می فروش
آن کس که داد باده و گفتا که نوش ، نوش
ما، سرو مى شویم… که سرهاى سبز پوش
بر باد مى روند، ولى شاد می روند!
طارق خراسانی
پ . ن
مخمس با تضمین از غزل خانم غزل آرامش
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
مرداد 15, 1398
سلام و درودها
استاد ارجمند زیبانگار
مخمّس زیبایی….. شکوه ای از هواداری حزب باد …
از اهل باد ، گیر همین نکته را که ما
گفتیم و گوش گر بدهی دوری از بلا
اینان مرید بوده همانا که هیچ را
خود را سپرده اند به تقدیرِ موجها
وقتى به سمت ساحل فریاد مى روند
ما می رویم و باش پس از این ولی خموش
با باد های هرزه ؟ نه،… با پیرِ می فروش
آن کس که داد باده و گفتا که نوش ، نوش
ما، سرو مى شویم… که سرهاى سبز پوش
بر باد مى روند، ولى شاد می روند!
دستمریزاد و دلنمیراد
تقدیمی :
🌿
بر پیرِ سالکانِ ولی نعمتی ، دلا
چون آفتاب جلوه گری ، جلوه ای نما
خدمت کنی ،بخدمت اویی که رهنما
آنجا روی که باب به رویت شود گشا
ولی اله بایبوردی
15 / 05 / 1398
🌿🌈🌈💐🌈🌈🌿
پاسخ
مرداد 15, 1398
سلام و درود بر شاعر توانای پاک
سایه مهرتان مستدام
در پناه خدا 🌿❤️🌿
پاسخ
مرداد 15, 1398
سلام بر جناب خراسانی
بسیار زیبا و تاثیر گذار بود.
آنان که هر کجا گذر افتاد ، مى روند
پشت هزار گردنه از یاد مى روند
من از این قسمت خیلی لذت بردم واقعاً زمانهایی که برنامه نداشته باشی عمر تلف شده و به هر سمت وسویی کشیده می شوی.
هر لحظه در مسیرِ خیالات خود گُم اند
و در ادامه تصویر کامل تری از ” آنان ” برایمان تداعی میشود که از عقلانیت و عشق بهره ای نبرده و در دنیای خیالی گم شده اند.
و بعد چند ” گفتند ” داریم که ادعای ” آنان” است و باز هم پوشالی……………..👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
مرداد 15, 1398
سلام و درود
خانم غزل آرامش یکی از نوادر بانوان تاریخ ادبیات ایران هستند و افتخاری ست در کنار آن گهر بانو شعر آموختن.
در کنارش می سرایم تا بیاموزم
سپاس از حضور آن عزیز
🌿🙏❤️🌿
پاسخ
مرداد 15, 1398
چه غزل زیبایی از استاد بانو آرامش گرامی
و چه تضمین دل انگیز و آسمانی از شما استاد گرانقدرم
عالی ست
لذت بردم از اثر فاخر و زیبایتان
سر بلند باشید به مهر استاد عزیزم جناب طارق مهربان
برایتان آرزوی سلامتی و بهروز ارزو مندم
درود هاااااااااا
زنده به مهر وعشق باشید همچنان ..
💐💐💐🌿🍃🙏🙏👏🌺🌷🌹❤️
پاسخ
مرداد 15, 1398
سلام و درود بر صائب زمان
در سایه سار مهرتان شاگردی می کنم
سپاس از حضور گرمتان
در پناه خدا 🌿🙏❤️🌿
پاسخ
مرداد 15, 1398
“مرغ هوس چو صاعقه پرواز می دهند
بردستِ هوچیان عجبا ساز می دهند !!
خود را فریب داده و هم باز می دهند”
👏👏👏👏👏
درود و عرض ارادت
جناب طارق نازنین
بسیار زیباست این سروده
خانم آرامش از غزلسرایان چیره بر قلمند
اینگونه شعر ها بی شک بدفتر ایام ما کمند
و چه زیباتر
تضمین ادیبانه و استادانه شماست
دست مریزاد
هر دو بزرگوار را
🌷🌷🌷🌷🌷
در پناه خدا
پاسخ
مرداد 15, 1398
سلام و درود بر استاد معصومی عزیز
سایه مهرتان به سر جاوید
در پناه خدا 🌿❤️🌿
پاسخ
مرداد 15, 1398
سلام استاد
آفرین ها بر شما
تضمین ها و مخمس های شما همیشه زیبا هستند
گویا تخصص شما در این موردست🌸🌺🌷💐
پاسخ
مرداد 15, 1398
سلام و درود بر دوست ادیب و فاضلم
جناب علیخانی گراننهر
از مخمس هم لذت می برم و هم در سرایش آن نیمچه استعدادی دارم.
سپاس از حضور گرمتان
در. پناه خدا🌿❤️🙏🌿
پاسخ
مرداد 15, 1398
بر باد میروند ولی شاد میروند
درود استاد جهانهای ناشناخته
پاسخ
مرداد 15, 1398
سلام مسیحم
پیام آور عشق
سپاس از حضور پر مهرت
در پناه خدا 🌿🙏🌿❤️🌿
پاسخ
مرداد 15, 1398
سلام بر حضرت استاد عزیز و اندیشمند
تضمین بسیار زیبایی از
شعر بانو ارامش فرزانه
دستمریزاد استاد .
ما سرو می شویم که سرهای سبز پوش
برباد می روند ، ولی شاد می روند.
درود حضرت حق یر شما
💐🌹💐🌷🌺💐🌸🌿🍃
پاسخ
مرداد 15, 1398
احسنت بسیار زیبا
پاسخ
مرداد 15, 1398
… سلام استاد
اثری است تکان دهنده… ولی او که باید تکان بخورد و هم عرق پیشانی را قلپ قلپ نوش؛ وجدانش را به چوب بسته و با دستار یزدی، دست های ویلانش را بر سینه…!
به قصد ترکستان
آه از مردگانی
کِه هرازگاه با دل
پشتت را
خالی می کنند
تا بازو
و دست هایت را
توشه ی راه !
پژواره
پاسخ
مرداد 15, 1398
سلام و درود بر استاد گرانمهرم
سپاس از مهر حضورتان
با شعر زیبای تان این صفحه را به پایان می بریم
به قصد ترکستان
آه از مردگانی
کِه هرازگاه با دل
پشتت را
خالی می کنند
تا بازو
و دست هایت را
توشه ی راه !
پژواره
در پناه خدا شاد و تندرست باشید 🌿❤️🙏❤️🌿
پاسخ
بستن فرم