طارق خراسانی
خرداد 26, 1397

سلام و درود

بسیار زیبا و متفاوت

با عاااااالی ست

چند بار خواندم و هر بار لذت بردم

در پناه خدا سلامت و دور از هر بلا باشید ….آمین

پاسخ
- مهدی صادقی مود
  تیر 8, 1397
  
  سلام و ادب
  
  ممنونم قربان
  
  زیبابین هستید
  
  برقرار باشید
  
  پاسخ
علی رفیعی
خرداد 27, 1397

سلام و عرض ادب استاد صادقی عزیز

بسیار زیبا سروده اید

دستمریزاد

موفق و پیروز باشید

پاسخ
- مهدی صادقی مود
  تیر 8, 1397
  
  سلام جناب رفیعی عزیز
  
  سپاسگزارم
  
  خوش باشید
  
  پاسخ
رضا زمانیان قوژدی
خرداد 28, 1397

درود بر شما استاد صادقی عزیز.

انصافا شعرتان زیبا و شور انگیز است.

هر قدر از لذت خواندن این غزل شیوا بگویم کم است.باز هم بسرائید از این دست.

یاعلی

پاسخ
- مهدی صادقی مود
  تیر 8, 1397
  
  سلام جناب زمانیان عزیز
  
  ممنونم
  
  به لطف خوانده اید
  
  سپاس که همراهی می کنید
  
  پاسخ
مهران اسدپور
خرداد 29, 1397

درود و دستمریزاد دوست خوبم …

چون حرفِ حق را گفته باری روی دوشش نیست ؛

این شاعرِ یک لاقبا ، خرسند می میرد …

عالیست گرانقدر …

کسب فیض شد …

پاسخ
- مهدی صادقی مود
  تیر 8, 1397
  
  سلام رفیق عزیز جناب اسدپور
  
  سپاسگزارم
  
  خوشحالم از فرمایش شما
  
  برقرار باشید بزرگوار
  
  پاسخ
احمد نوری
خرداد 30, 1397

درود استاد بسیار زیبابود

دست مریزاد

پاسخ
- مهدی صادقی مود
  تیر 8, 1397
  
  سلام جناب نوری گرانقدر
  
  ممنونم
  
  خوشحالم که اینجا هم زیارتتان می کنم
  
  پاسخ

بستن فرم

سلام و درود

بسیار زیباست

سپاس از حضورتان

لذت بردم

شادکام باشید

در پناه خدا

ثبت نام در شعرپاک

شراب چشم قشنگت خمار خانه ی من
تمام سهم منی از جهان: سرانه ی من

به بوی موی تو جان می دهم نسیم بهشت
همیشه مقصد من بوده ای: کرانه ی من

که گفت؟ جان مرا آتشی زده ست رقیب
که شعله می کشد از جان و تن زبانه ی من

شریک دزد شدی با رفیق قافله ها
به خال می‌خورد این تیرتان کمانه ی من

پری بکش به هوایم، بیا خراب نکن!
قفس به عشق تو بوده ست آشیانه ی من

شبیه حسرت فرهاد و تیشه ی کُندش
صدای کوه گرفته ست با ترانه ی من

صدای پای تو پیچید و بوی یار آمد
شنیده ام که دلت شد شبی روانه ی من

« معصومه بیرانوند »