🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پردهی شب را بکش
و امتداد دریاچههای عبوس را
به ستارههای مات بیاویز
ابرهای سرگردان
دشنه ندارند
صورت ماه را بدزد
و به یقهی پیراهنِ یاقوتیِ سواحل
بدوز
تا در هنگامهی رقص کولیها
از هر زمان
به زمین نزدیکتر شود
می دانی
جادهی خاطرات همیشه برفیست
و کوههای الماس
نه هرگز دورند
و نه هیچگاه نزدیک
اشک بوتههای لخت و سیاه را ببین
روشن تر از آن است
که در چنین آسمان سردی
ستاره شود
تنها
ما ماندهایم و پارو زدن
در آبهای کبود …
#فریبا_نوری
دهم خرداد چهارصد و یک
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (13):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (21):