🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
متنفّر از دروغیم ، بیزار از صداقت
از دشمنی گریزان ، بیگانه با رفاقت
.
ما رهروان حقّیم ، در کوره راه باطل
چون مومنان کافر ، دیوانگان عاقل
.
ما در عیان نهانیم ، مُشتی لب و دهانیم
در عُمق قلب یاران ، بی نام و بی نشانیم
.
حرص و غرور در ما گردیده مذهب و کیش
هرگز نمی پذیریم رای مخالف خویش
.
خود را به دور دانیم از آنچه غرقِ آنیم
یک گوش هم اضافی ست ، ما جملگی زبانیم
.
آسایش دو گیتی افسانه گشته دیگر
با دشمنان مروّت ، با دوست پشت و خنجر
.
شک می کنیم هر دم بر آنچه باور ماست
باور کنیم دمادم شک هایمان که بیجاست
.
ما دیده های خود را ، وهم و خیال خواندیم
نادیده های فرضی بر جای آن نشاندیم
.
بر نسیهٔ نبودن ، دادیم نقدِ بودن
همواره کارمان شد اندیشه را زدودن
.
دنیا نبرده انگار ، بویی از آدمیّت
دیدش به کیفیت کور ، دل بسته بر کمیّت
.
در مُلکِ واقعیّت خواهیم ما حقیقت
لعنت به آنکه آموخت بر ما چنین طریقت
.
سروده : بابک حادثه
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
مرداد 11, 1401
درود بر شما
خیلی زیباست
قلمتان سبز🌿
پاسخ
مرداد 11, 1401
سپاسمندم سرور گران ارج منت نهادین بر حقیر 🌷🌷
پاسخ
مرداد 12, 1401
در مُلکِ واقعیّت خواهیم ما حقیقت
لعنت به آنکه آموخت بر ما چنین طریقت
سلام
عجب غزل زیبایی
آفرین
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👌🌹🌿
پاسخ
مرداد 14, 1401
بر ترکه تواضع می کوبید استاد پاینده باشید🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم