🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تا جهان باشد و من باشم و دل باشد و عشق
بی شرف هستم اگر در رَهِ اندیشه رَوَم
کفر و ایمان همه را وا نَهَم از بَهرِ شما
من به منّت کشی ، یار جفا پیشه روم
ساقه دل شده سرشار از عشقش امّا
ساقه می میرد اگر بی رگ و بی ریشه روم
گر چه فرهاد بُوَد مظهر عشّاق ولی
کوه ریزش کُنَد از عشق ، چو بی تیشه رَوَم
عاشقی کندن و جان دادن و مُردن نَبُوَد
در نمایشکده عشق ، هنرپیشه روم
بابک حادثه
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
شهریور 11, 1402
به به استاد احمدی عزیز
خوشحال شدم در صفحه شما بودم .
یک خدا نکند هم برای مصرع نوشته شدی تان عرض کنم و …
و عرض شود که بسیار زیبا و عاشقانه ای خاص بود .
در پناه حق .
🌹
پاسخ
شهریور 11, 1402
درود استاد ، سرور و دوست عزیزم بی نهایت خرسندم از دیدار دوباره ات و بی نهایت پوزش خواهم بابت تاخیر در پاسخگویی از بابت مناسب دیدن ردای فاخر اساتید بر اندام جهل بنده هم سپاسمندم والاقدر مهرت افزون باد هزاران بار و بدرود
🌺🌺🌺🌺
پاسخ
بستن فرم