🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تا مست شراب لب دلدار نگردم
هوشیار نخواهم شد و بیدار نگردم
یغما ببر ای دزد همه دار و ندارم
جز بهر نگار ، عازم پیکار نگردم
ای شیخ گلو پاره مکن تا نرسد یار
صد پاره شوم صالح و دین دار نگردم
ما را تو نترسان ز پریشانی دوزخ
جز آتش هجران وی آزار نگردم
دنیا کنم انکار و به جز وصلت با او
من مرتکب خواهش و اصرار نگردم
یک مرتبه بر حول مدارش چو بچرخم
خارج ، من از این حیطه پرگار نگردم
با این دل خونین و پر از زخم چه کردی؟
بیمارم و اندر ره تیمار نگردم
سالار دهد امر وفاداری و ایثار
تا در ره عشاق ، جفاکار نگردم
ارباب ، منم شیر ره خانه به دوشت
هم مسلک بی مایه کفتار نگردم
سروده : بابک حادثه
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
آبان 14, 1402
سلام دوست عزیز
امید که به قولت _ در بیت آخر _ وفادار بمانی . چون کفتارها فراوانند
پاسخ
آبان 14, 1402
درودتان باد
من بر جنازه کسی خیانت نخواهم
کرد مضاف بر اینکه به تخیلات ماورایی هیچ باوری ندارم و چون می دانم این فرصت ناب زندگی فقط یک بار دست داده پس با بهترین کیفیت ممکن آن را طی می نمایم تا پس از مرگم نامم نیک بماند . سپاس از حضور ثمین شما و بدرود
پاسخ
بستن فرم