🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بی کران

(ثبت: 211273) تیر 8, 1398 

چه بی‌کران ندارمت! چه ظالمانه نیستی !

چه گرم دوست دارمت! بگو بکام کیستی؟

چرا ز عمق درد من، دلت خبر نمی شود؟

اگر چه زنده‌ام ولی، بگو چگونه زیستی؟

به نرم‌ریز اشک من، چرا سَرَک نمی‌کشی؟

چرا نشد بپرسی‌از، غم که شد گریستی؟

نه دارمت! نه دانمت، کدام راه رفته‌ای؟

به سنگ‌واره ات بگو‌، در انتظار چیستی؟

به شهر چشم‌های تو، هزار بار رفته‌ام

بشوق‌ توست ماندنم، مَپُرسم‌ از چه ایستی؟

نه‌ میشود بتو رسید! نه‌ میشود ز تو گذشت!

به بودنم رضا مشو! مرا ببر به نیستی

هزار دام بسته‌ام ! هزار دفعه رسته‌ای

کبوتر سپید من ! بگو به بام کیستی؟؟

علی سلطانی نژاد

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. سلام و درود آقای سلطانی نژاد گرامی

    مفاعلن مفاعلن مفاعلن مفاعلن

    اگر چه زنده‌ام ولی، بگو چگونه زیستی؟

    دستمریزاد

    🌸🌸🌷🌸🌸

    تقدیمی را از ما پذیرا باشید.💐

    بگویمت شنو ز من رها شوی ز خود دلا
    ز خود شدی اگر جدا برون ز جسم روح را

    رسی به جایگاه من ولی شوی چو والیان
    شوی چو شمس و مولوی برون ز خود ز خود رها

    08 / 04 / 1398

    🌿🌸🌸🌹🌸🌸🌿

  2. فریبا نوری

    تیر 8, 1398

    بسیار زیبا مخصوصا بیت های دوم و چهارم
    👏👏👏🌹🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا