🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
از پیشِ شیوخ، دستِ خالی رفتیم
با شوق به نزدِ پیر والی رفتیم
دیدیم که راهمان همه کژ بودست
تا اوجِ کمالِ بی خیالی رفتیم
28 مرداد 1402
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (8):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (12):
مرداد 29, 1402
ما نیز از این راه شمالی رفتیم
تنها نه که با جمع اهالی رفتیم
با رنج بسی شکسته بالی رفتیم
” با شوق به نزد پیر والی رفتیم”
تا چیدن سیب سبز کالی رفتیم
با بخت سپید روی فالی رفتیم
آهسته و پیوسته و عالی رفتیم
” تا اوح کمال بی خیالی رفتیم”
♡♡♡♡
درودها بر حضرت دوست
🌿💐🌿💐🌿💐
پاسخ
مرداد 29, 1402
سلام بر استاد مسلم شعر و ادب
به به
بداهه ی زیبایی ست
درودتان
در پناه خدا 🌱🙏🌹🌱
پاسخ
مرداد 29, 1402
سلام
فقط شما نبودید پدرجان که از نزد شیوخ دست خالی برگشتید
هرکی با این جماعت محشور شده آخرش دست و دلش خالی شد
پاسخ
مرداد 29, 1402
سلاممانا جان
یقین دارم آیندگان به شیوخ اعتماد نخواهند کرد
سپاس ار مهر حضورت
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
مرداد 29, 1402
سلام و عرض احترام …
واقعا همین گونه است که فرمودهاید، آخه چی شد که کمی تفکر نکردیم، اما به گمانم نسل بعدی به جایی رجوع نمیکند که دست خالی برگردد👏👏👏💐💐💐
پاسخ
مرداد 29, 1402
سلام و بس درود
تنها وقایع زیبایی که رخ داد این بود
۱. دست غارتگر امپریالیست برای جهانیان خصوصا جهان سوم کاملا رو شد
۲. ارتش ایران قدرتمند شد
۳. دیگر کسی به شیوخ اعتماد نخواهد کرد
۴. فهمیدیم حکومت مردم بر مردم یعنی بلبشو به عبارتی خر توخر هرکی هرکی ، بزن برو ،در هم بر هم و هرج و مرج
سپاس از مهر حضور تان
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
مرداد 29, 1402
درود بر شما زنده باشید ان شاءالله 🌹🌹
پاسخ
مرداد 29, 1402
سلامجناب حسینی عزیز
سپاس از مهر نگاهتان
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
مرداد 29, 1402
درود استاد طارق گرامی
نگاه و تفکرتان زیباست و هدایتگر
دستمریزاد
پاینده و سلامت باشید
🌺🌺🌺❤️❤️❤️👏👏👏
پاسخ
مرداد 29, 1402
سلام و درود بر برهان عزیزم
۴۳ سال مردم سوختند و بازاریان تا توانستند این مردم دردمند را چاپیدند و امیدوارم نسل آینده آنچه را که ما تجربه کردیم هرگز تجربه نکنند .
سپاس از مهر حضورت
در پناه خدا
🌿👏🌹🌿
پاسخ
مرداد 29, 1402
تا اوجِ کمالِ بیخیالی
سلام و عرض ادب استاد خراسانی عزیز
چه رباعی زیبا و ارزشمندی و چه عبارت هنرمندانهای. لذت بردم و درود فراوان فرستادم بر قلمتان.
پاینده باشید🌺🌸🌺🌸
پاسخ
مرداد 30, 1402
سلام سینا جان
سپاس از حضور گرمت
در پناه خدا🌱🌹🙏🌱
پاسخ
مرداد 29, 1402
درود بر شما جناب خراسانی.
پدرم شعر طنزی داشت بدین مضمون:
” شیخ دده را بدید شیطان در راه
بگریخت ز راه تا نگردد گمراه
شیخ از پی او دوان و شیطان میگفت:
“لا حول ولا قوة الا بالله”! “
پاسخ
مرداد 30, 1402
سلام و درود
و درود ها بر پدر گرامی شما
طنز زیبایی ست
سپاس از حضور موثرتان
در پناه خدا 🌱🙏🌹🌱
پاسخ
بستن فرم