🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تب و تاب
من از مهر مهتــاب ســرزنده ام
من از این تب و تاب سرزنده ام
نیــازی مرا بر می وصـل نیست
که با جرعه ای آب سـر زنده ام
به هشـــیـاری عـاقـــلانم چه کار
چو با مستی خواب ســر زنده ام
زنم دست و پایی به دریای عشق
به ســـودای گرداب ســـرزنده ام
به جمع صـدف ها نشـــینم که با
گهـرهـای نایــاب ســـرزنــده ام
چو نیــلوفرانی که سر می نهند
بـه دامـــان مـرداب سرزنده ام
چو عطــر بهـاران و لطف چمن
چو گلهـای شــاداب سرزنده ام
دراین قحطی آب و باران و رود
خروشان چو سیلاب سـرزنده ام
به دریـــا اگر ماهیان دل خوشند
من اینجا به تالاب ســـر زنده ام
مریم محبوب
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
تیر 10, 1400
سلام
غزل شور انگیز و زیبایی ست
الهی زنده باشید و بسرایید و دوستان لذت ببرند.
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👌🌹🌿
پاسخ
تیر 10, 1400
سلام و درود
سرکار خانم محبوب ارجمند،
هماره سرزنده باشید 🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 10, 1400
بسیار زیباست🌺🌺🌺
شادکام باشید
پاسخ
تیر 10, 1400
درودها بانو
شعری زیبا بود در وزنی حماسی سروده شده بود و زبان شعر هم تا حدودی حماسی شده بود
عیب ایطای جلی در قافیهها وجود دارد که خود نوعی تکرار قافیه محسوب می شود اما در حال شعر خوبی بود و جای آفرینها داشت
با آرزوی توفیق برای شاعر محترم
پاسخ
بستن فرم