🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
جاده حیران
پیله کن پنجره سمت خیابانت را
تازه کن جلوه خورشید درخشانت را
پرده را پس بزن و با همه زیبائی
ساده کن دیدن گلچهره خندانت را
زنبقی را به سر دوش تو خواهد رویاند
شانه کن خرمن موهای پریشانت را
عاشقی، رهگذر کوچه زیبایی هاست
باده کن مستی انگور دو چشمانت را
بوسه از لعل بدخشان تو چیدن دارد
خنده کن خاطره چاک گریبانت را
نوش جانی که علاج من دیوانه شوی
چاره کن دلشده بی سر و سامانت را
تا بیاندازی ام چاله به چاه دیگری
زنده کن حادثه جاده حیرانت را
♤♤♤
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
اردیبهشت 1, 1403
سلام و عرض ادب استاد معصومی عزیز
بسیار زیبا قلمتان تابان
پاسخ
اردیبهشت 1, 1403
سلام و درود بر شما
بسیار زیبا
فقط یه اشتباه تایپی هست
چیدن به اشتباه چین تایپ شده
پاسخ
اردیبهشت 1, 1403
درود بر سلطان غزل
عالی مهندس
👏👏👏👏👌👌👌
پاسخ
اردیبهشت 1, 1403
زنبقی را به سر دوش تو خواهد رویاند
شانه کن خرمن موهای پریشانت را
عاشقی، رهگذر کوچه زیبایی هاست
باده کن مستی انگور دو چشمانت را
بوسه از لعل بدخشان تو چین دارد
خنده کن خاطره چاک گریبانت را
سلام
اگر شعر های زیبای دلنواز و غمزدای شما نبود ما مرده بودیم
لذت بردم استاد
در پناه خدا 🌹❤️🌹
پاسخ
اردیبهشت 1, 1403
تکه نانی به دستش دادم.
چقدر خوشحال شد…
به گمانش که دنیا، به دستش دادم.
قیمت نان همی، درهمی بیش نبود.
به گمانش که همه دارو ندارم، به دستش دادم.
زیر لب زمزمه میکرد، خدایا شکرت.
به گمانش که خدا را، به دستش دادم.
اسممو تو گوگل سرچ کنید
امین غلامی (شاعر کوچک)
و از شعرهام در سایت های مختلف دیدن کنید. با سپاس….
پاسخ
بستن فرم