🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
این عمر گران بخواب و رویا زده ام
دیوانه ام و دلی به دریا زده ام
دلبسته به دیدار رخ زیبایش
تیپا به تجملات دنیا زده ام
در سر نبود جز به تمنای وصال
بر دامن او دست تمنا زده ام
هر گز نبدم غافل از آن چشم غزال
هر دم که لبی بر لب مینا زده ام
بر چیدن یک ستاره از چشمانش
چنگی به دل عِقد ثریا زده ام
در سایه سرو اگر نشینم انگار
من تکیه بر آن قامت رعنا زده ام
بر نیم رخ مهر بهنگام غروب
چشمی به بلندای تماشا زده ام
چون کشتی طوفان زده در کام نهنگ
من خیمه چنین معجزه آسا زده ام
مجنونم و رسوا ز فراغ لیلی
رسوایی خود به بوق و کرنا زده ام
می سوزد از این، این دل سودا زده ام
آتش که به سرسرای سودا زده ام
تیری جهد از کمان ابرو زیباست
دل را سپر کمان زیبا زده ام
ترسم که در این قمار من سر بازم
سرمایه فنا گشته دگر جا زده ام
نومید نِیَم این دل حیرت زده را
در حسرت دیدار به دریا زده ام
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):
بهمن 16, 1400
سلام و درود و ارادت،
دل تان دریایی🌿🌿🌿
پاسخ
بهمن 17, 1400
درودها بر شما بزرگوار.
🌹🌹🌹
پاسخ
بهمن 16, 1400
سلام جناب یگانه .خسته نباشید
زیبا بود.
بزن دل به دریا که آبی شوی
🌺🌺🌺
پاسخ
بهمن 17, 1400
سلام و از حضور سبزتان سپاسگزارم.
🙏🙏🙏
پاسخ
بهمن 17, 1400
در سایه سرو اگر نشینم انگار
من تکیه بر آن قامت رعنا زده ام
بر نیم رخ مهر بهنگام غروب
چشمی به بلندای تماشا زده ام🌹👏🌹
سلام
زیبا و با احساس قلم زده اید
برقرار باشید به مهر یزدان
سپاس
🌹🌺🌹🌺🌹
دو بیتی که کامنت کردم بیشتر دوست داشتم
👏👏
پاسخ
بهمن 17, 1400
سپاسگزارم سرکار خانم محمدی. مهرتان پاینده و دلتان شاد.
🌷🌸🌸🌸🌷
پاسخ
بهمن 17, 1400
سلام به خواب و رویا زده ام
پاسخ
بهمن 17, 1400
سلام و سپاسمند حضور با صفایتان هستم. استاد آزاد، از راهنمایی و نظرات انتقادی بهره مندم سازید. البته با اندکی تخفیف.
🌷🙏🙏🙏🌷
پاسخ
بستن فرم