🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 حسن ختام

(ثبت: 227478) خرداد 17, 1399 

حسن ختام

ای مَه شبی به وقت پریشانی ام بیا
جامانده ای به غربت ظلمانی ام بیا

قسمت نبوده آنکه تو را میزبان شوم
چونان سپیده بر سر مهمانی ام بیا

در فصل فصل خاطره ها جاگرفته ای
مرهم گذار سینه ی طوفانی ام بیا

با عمرهای کوته ما راه چاره نیست
در فرصتی بوقت گران جانی ام بیا

حس میشوی ز عطر نسیم که می وزد
از کوچه باغ ساحل بارانی ام بیا

من پرشکسته ازلی بوده ام ولی
شاید ز خاک جاده بیافشانی ام بیا

افتاد اگر گذار تو با مرز و بوم عشق
تا انتهای شهر زمستانی ام بیا

 

 

 

 

نظرها
  1. امیر جلالی

    خرداد 17, 1399

    حس میشوی ز عطر نسیم که می وزد
    از کوچه باغ ساحل بارانی ام بیا

    لطافت بی نهایتی در این بیت موج می زند. کل اثر زیبا بود و به دل نشست اما این بیت که جدا کردم یک چیز دیگر بود.
    درود بر شما

  2. رسول رشیدی راد

    خرداد 17, 1399

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
    با سلام و درود خدمت شما عزیز بزرگوار
    عالی
    🌹🌹🌹🌹🌹

  3. فریبا نوری

    خرداد 17, 1399

    سلام استاد گرانقدرم
    این طلب حضور خاضعانه و خالصانه قلبی و تسلط بر مبانی شعری است که زیبایی در زیبایی می آفریند
    🌹🌹🌹🌹🌹

  4. سپیده طالبی

    خرداد 17, 1399

    من پرشکسته ازلی بوده ام ولی
    شاید ز خاک جاده بیافشانی ام بیا

    افتاد اگر گذار تو با مرز و بوم عشق
    تا انتهای شهر زمستانی ام بیا

    بسیار زیباست

    درودها استاد گرانقدر و سپاس🌺

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا