🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 حصار بازوانت

(ثبت: 267571) بهمن 17, 1402 

 

حصار بازوانت

برایت بار دیگر نقشه دیدار خواهم چید
بسمت ناامیدی بعد از این دیوار خواهم چید

هلا ای خوشه ی لبریز شهد کام سرمستی
تو را از تاک های ترد لاکردار خواهم چید

من از جاماندگان شهرک متروک تاریخم
که طاق آرزوها از دل آوار خواهم چید

از این پس غصه و غم را فراری میدهم زیرا
بساط درد و محنت را از این بازار خواهم چید

حصار بازوانت را به دور گردنم بسپارد
که با اغوش خود گرد تنت دیوار خواهم چید

برای آنکه از تاراج طوفان در امان باشی
کنار خرمن بابونه هایت خار خواهم چید

مگر یکبار دیگر فرصت عمری دهی ما را
هزاران بوسه از لعل لب تبدار خواهم چید

اگر سر رشته زلف تو از دستم رها گردد
عنان خویش از دنیای بی مقدار خواهم چید

♤♤♤

 

 

نظرها
  1. عظیمه ایرانپور

    بهمن 17, 1402

    درود بر شما
    زیباست
    فقط بیت چهارم به نظرم مفهوم درستی نداره
    چون چیدن به معنی پهن کردن بساط
    و برچیدن به معنی جمع کردن بساط هست🌸

  2. طارق خراسانی

    بهمن 17, 1402

    سلام‌ و درود

    غزل زیبا و شیرینی ست
    خیلی لذت بردم

    در مصرع نخست این بیت بسپار سهوالقلمی صورت گرفته و‌ بسپارد تحریر گردیده است .

    در پناه خدا 🌱🌹👏👏👏👏👏👏🌹🌱

  3. مهرداد مانا

    بهمن 18, 1402

    این را در اینستا خواندم استاد
    و نمی دانم چرا شعرها در سایت زیباتر به نظر می رسند . برام کمی عجیبه

  4. برهان جاوید

    بهمن 18, 1402

    درود استاد گرامی
    بسیار زیبا
    👏👏👏🌺🌺🌺❤️❤️❤️

  5. استاد علی معصومی عزیزم
    ادیب فرهیخته
    از شراب شعرت سرمست شدم ، همیشه دلتنگ اشعارتان هستم و از خواندنشان لذت می برم .
    سپاس

  6. احمد محسنی اصل

    بهمن 19, 1402

    سلام و درود بر مهندس عزیز جناب معصومی
    بسیار زیبا و ارزشمند بود و بسیار ممنونم
    برقرار باشی 🌹🙏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا