🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
حلقه های گیسو
صنما ز پشت پرده بدر آ دمی خدا را
به جمال جانفزایت بنواز چشم ما را
سحر آمدم که سر را بنهم بر آستانت
چه شود تو را که دستی بکشی سر گدا را
ز حریم خوبرویان نتوان گذر نمودن
ز قضا من آن شکارم که بجان خرم بلا را
ز کنار بوستانت گذری زدم نهانی
که سحرگهی ببویم گل باغ با صفا را
اگرم نظر بیفتد به کمند تار مویت
نتوان رها نمودن نه دل و نه دست و پا را
به سه تار گیسوان گر گذر صبا بپیچد
بدهد چه پیچ و تابی که خجل کند صبا را
ز میان حلقه ها چون رخ آفتاب عیان شد
که ز دست داده دیدم چه نگین پر بها را
من اگر ز جام لعلت طلبم ز تشنه کامی
چه طلب تو را ز جانی که بلب رسیده ما را
همه شب در انتظارم که سحر ز ره بر آید
و نسیم خوش رساند ز تو بوی آشنا را
تو همان نگار مستی که “یگانه” ای در عالم
ندهم به عالمی چون تو نگار دلربا را
بُوَد این غزل به سبک “علی ای همای رحمت”
بفرست آفرین ها بجمال شهریارا
#امیر_وحدتی_یگانه
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
شهریور 26, 1402
سلام
به به
بسیار زیباست
در پناه خدا 🍃👏👏👏👏🌹🍃
پاسخ
شهریور 28, 1402
سلام و عرض ادب استاد گرانقدر. حضور ارزشمندتان را قدردانم.
پایدار باشید.
🌷🌷💛💛🌷🌷
پاسخ
شهریور 26, 1402
درود بر شما
زیبا سروده اید
روح استاد شهریار شاد
🙏🌺🌸🙏🌺🌸🙏💐🌿🍃
پاسخ
شهریور 28, 1402
درودها بر سرکار خانم خلعت پیشه.
از حضور سبزتان سپاس.
سبز و پایدار باشید.
🌼🌼💜💜🌼🌼
پاسخ
شهریور 28, 1402
سلام عرض ادب و ارادت خدمت استادم
بسیارزیبا قلمتان نویسا
پاسخ
شهریور 28, 1402
درود و عرض ادب مهربانوی ارجمند. خوش آمدید.
وجودتان سرشار از عافیت.
🥀🥀💙🥀🥀
پاسخ
شهریور 31, 1402
درود مجدد
زیباست
روح استاد شهریار شاد باد🌹🌹
پاسخ
بستن فرم