🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 حوصلهء شهر

(ثبت: 249548) مرداد 5, 1401 
حوصلهء شهر

 

هر قدر کنی ناز ، کشم عشوه و نازت
تا آنکــه گشایی گل من پردهء رازت

سر رفته عزیزم بخدا حوصلهء شهــر
از بس که زدم ضجه به هنگام نیازت

گویند از این قبله بگــردان دل و رویت
اکنون که به گوشش نرسد ورد و نمازت

دیروز یکی گفت ؛ شنیدم که چها گفت
گفتم کـــــه ببند آن دهن یاوهء بازت

دشنام که دلدار دهد عین صوابست
تکــــرار کند باتو ولی سوز و گدازت

خونبار کنی دیده به شبهای جدایی
دلخون شود او از غم شبهای درازت

با آن که ز حلوا نچشیده چه بگویم
اغیار چـــــه دانند شها حال ایازت

روی از تو و این قبله نپیچد دل راضی
رقصد به همه شیوه و هر نغمهء سازت.

سیدرضاموسوی راضی
بحر هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. حسین شیرکوند

    مرداد 5, 1401

    🏵️🌷🌿🏵️🌷🌿🏵️

  2. سیاوش آزاد

    مرداد 5, 1401

    سلام
    حسب بیت پنجم دلدار دشنام می دهد یا دلداده؟
    و آیا در بیت چهارم مصرع دوم با ساختار زبانی بقیه اثر تناسب دارد؟

    • با درود خدمت شما جناب آزاد عزیز ؛
      و با سپاس فراوان از دقت نظر شما.
      بیت چهارم و پنجم و ششم بیان خاطره است و آنچه بین متکلم و مدعی گذشته است.
      مصرع ابتدای بیت چهارم که کاملا مشخص است گفته میشود که فلان کس چنین گفته و مصرع دوم که با گفتم شروع میشود پاسخی است که به مدعی داده شده و آنگاه بیت چهارم و پنجم در همین ارتباط و از زبان گوینده است. گوینده در بیت پنجم خطاب به مدعی مگوید که دشنامی که دلدار میدهد عین صوابست چرا که نشانگر آن است که دلداده بنظر دلدار آمده گویند اربابی خطاب به خدمتکار خود دشنامی داد و خدمتکار رقص کنان و سرخوش به خانه رفت اهل منزل علت شادمانی ویرا جویا شدند و پاسخ داد که امروز حضرت خان خطاب من این دشنام را ادا فرمودند. پسر بزرگ وی گفت پدر جان این که دشنام بدیست چرا از شنیدنش خوشحالی؟ گفت چون سالهاست خدمتکار اربابم و تا امروز حتی مرا ندیده بود و اینکه امروز مرا مخاطب دشنام خود قرار داد نشانگر این است که مرا دید و این برای من مهم است.

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا