🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 حکم سنگین بود

(ثبت: 6735) مهر 3, 1397 

#حکم_ سنگین _بود

حکم سنگین بود
شهر در نقاب بهشت آرمیده بود
پدران
دریای نفرت و غرور
مادران 
خواب آلود
هرشب
عطر زنانگی شان را فراموش میکردند
و دخترک
در نقش تلخی
پائیز را پرسه میزد
پستان هایش
هرگز جرأت بلوغ نیافتند
کلاغهای گیج
در گریبانش
 شعر عروسی  میخواندند
و شب لجوج
قطره قطره
 تاریکی اش را
بر  پنجره  قی میکرد

آخر قصه
دختری بر ستون  روزنامه ها
خوابش برده بود

حکم سنگین بود…..

#مستانه_دادگر 
#ماهور

نظرها
  1. حسن گائینی

    مهر 4, 1397

    سلام و دستمریزاد برای اشتراک این اثر زیبا

    اصول و فروع با نقطه چین…

    با دکترین بهشتِ برین

    تو روزِ واپسین، مشرف به دین

    با آفرین و علاوه بر این

    طلاقِ بائنه، ابتدا به ساکنه!

    .

    یه ناروَن یه مانکنه

    سنّت شکنه

    یه دامن

    چگالیِ زنه!

    استخونِ لای زخمه با آسپیرین

    گلشن آویشنه

    سایه روشنه

    لای دندونه های سین با گلسیرین

    .

    یه سرنگ خونین و مالین

    تو دارالمجانین

    تو گالن بنزین با آب سنگین

    تن زن منه…

    تو بند قانون با جایگزین

    شده بهشت برین

    با محاسن و استیشن و میزانسنه!

    بداهه شد تقدیم به قلم فراگیرتان

    با احترام 

    • هزاران درود بر شما و سحر قلمتان

      بسیار بسیار زیبا

      و بی نظیر  و خلاقانه

      همیشه پاینده باشید و برقرار 

  2. طارق خراسانی

    مهر 4, 1397

    سلام و درود 

    سپیدی را اینگونه  رندانه سرودن هنر شاعری بزرگ به نام مستانه دادگر است .

    در پناه خدا 

    • بزرگوارید و شاگردنواز استاد ……

      زیر سایه فرهیختگانی چون شما  ، طلبه ای بیش نیستم….

      همواره پاینده باشید و ماندگار 

      با احترام : مستانه

  3. درودها خانم دادگر 

    شعری بسیار ژرف و زیبا میهمان قلم شما بودم

    مانا و نویسا باشید بزرگوار

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا