🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۴۰۱/۰۱/۲۳ |
| تعداد شعر: | 25 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۳/۳۱ |
گلوی آب را سالهاست
به طناب قحط فشرده اند
و پایش را در بند ریگزار
و صدای خاموشش
هزاران نای خفته را فریاد شد
و پیکر مثله اش
در شورستان،…..
زیر خروارِ ماسه مدفون
…..
حکم را سنگین تر ببر قاضی
کار از اشک آور گذشته ست
حکم تیغ به گلوی انسان رسید
خون شقایق حلال شد
و سر از تن لاله ها جدا
زاینده رود مرده است
سارا(س.سکوت)
۷آذر۱۴۰۰
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
امیر راهین در افق
سپاس جناب راسخ
امیر راهین در افق
درود استاد لاهیجی سپاسمندم از نکته نطرات ونقدعالیتان زحمت کشیدید
سلام زیباست اما چون فرمودید: چند نکته را عرض می‌کنم! ۱ ارکان‌بندی شعر را به صورتی پیش ببرید
