🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
خاك ،
خانه اى بى خار و خدشه بود ،
وقتى شيشه ى قلبت ،
با پوتك بى مهرى شكسته شد
خاكدان ،
آرامش وصف ناپذيرى هديه كرد ،
وقتى نمى شد ،
خاك خيابانها را از رويت بشوئى
خاك ، تورا
زير سوال نداشتن ها نبرد
وقتى دستهاى خسته ات ،
نا اميدانه از جيب بيرون مى آمد
و فرزندت ،
براى خريد مداد
به قامت شكسته ات مى نگريست
خواب ،
بهترين هديه خدا بود
وقتى قد و بالاى زيبا شهرها را مى تكاندى
و آهسته
از كنار درب برجها مى گذشتى
تا چشم شناگران استخر كاخ
تورا نبيند
خواب ،
بهترين هديه خدا بود
وقتى بچه هايت گرسنه بودند
و تو ،
از بيدارى خجالت مى كشيدى
و تنها چهره اى كه ديده نشد
تو بودى
راستى ،
هيچ فروشگاهى ،
ابزار كار تورا نفروخت
و تنها ابزارى كه در فرهنگ لغت ناميده نشد
جاروى بلند تو بود
تقديم به رفتگران كشورم ،
در دوران فراموشى ارزشها
همواره دوستتان دارم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
تیر 16, 1400
راستى ،
هيچ فروشگاهى ،
ابزار كار تورا نفروخت
و تنها ابزارى كه در فرهنگ لغت ناميده نشد
جاروى بلند تو بود
درود ها
🌿🌿🍃🌷🌷🌷
پاسخ
بستن فرم