🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 خون انگور کجایی

(ثبت: 247240) اردیبهشت 4, 1401 
خون انگور کجایی

خون انگور کجائی

ژاله می بارد از آن کوچه که مهتاب شدی
تو چه هستی که در آیین دلم باب شدی ؟!

من که یک عمر دلآشفته و حیران تو ام
تو بگو! تاب کدامین دل بی تاب شدی

مستی چشم تو را آینه می فهمد و بس
خون انگور کجایی که چنین ناب شدی

می شد ایکاش بدانی که چه کردی با من
تو پری زاده که در لوح دلم قاب شدی

شبی ایکاش ببینم به تماشای خیال
که به بازوی دلم گوهر شبتاب شدی

من و این برکه بارانی چشمان ترم
و تو همصحبت نیلوفر مرداب شدی

بی جهت شاه نشین غزل ما نشدی
سببی بوده اگر سرور و ارباب شدی

​​​​​

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    اردیبهشت 4, 1401

    سلام و درود

    غزل عاشقانه ی زیبایی ست

    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👌🌹🌿

  2. فاضله هاشمی

    اردیبهشت 4, 1401

    بسیار درودتان👏👏👏👏👌👌👌

  3. فریبا نوری

    اردیبهشت 4, 1401

    درودها استاد معصومی گرانقدر 🌸🌸🌸🌸

  4. ابراهیم حاج محمّدی

    اردیبهشت 4, 1401

    درود . عالی.

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا