🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 خون غزل

(ثبت: 265260) آبان 12, 1402 

 

آتش قهرت فراگیر آمده , ای مُنتَقِم
کفر و دین در دست تقدیر آمده , ای مُنتَقِم
می خورد شلاق قهرت بر خبیثان زمان
جان ملتها به لبها آمده , ای منتقم
هجمه ی ظالم در عالم وسعتی بی منتهاست
طاقت مظلوم و محروم طاق شد , ای منتقم
شیره ی جان ضعیفان را به شیشه کرده اند
انتقام از خون مظلومان بگیر , ای منتقم
روز و شب بر تار و پود ناتوان کوبیده اند
روزشان شب , حالشان ناجورکن , ای منتقم
قلدران ِعالم اکنون بدتر از نمرود و عاد
آتش قهرت بدلهاشان رسان , ای منتقم
آب را بستند بر مخلوق تشنه در کویر
موجی از آتش بیفکن جانشان , ای منتقم
تا به کی مستضعفین تاوان نامردان دهند ؟
این زمان وقتش رسیده انتقام , ای منتقم
کودکان در اضطراب و مادران در رنج و درد
کلبه ها ویران , تنور بی نان شده , ای منتقم
بمب می سازند و بر فرق یتیمان می زنند
قلع و قمع کن هستی و سامانشان , ای منتقم
مرهم و درمان و داروی نحیفان برده اند
آب و ارزاق یتیمان خورده اند , ای منتقم
ثروت اندوزان و قارونها بدنیا بیشمار
بدتر از تاتار و چنگیز کرده اند , ای منتقم
پارتی و جشن و سور و دور دورها برقرار
سفره خالی رنجهامان بی حساب , ای منتقم
سالها ظلم فراگیری به انسان کرده اند
پیچشی افکن بر طومارشان , ای منتقم
فصل صبر و بردباری آخرین فصل کتاب
قرن ظلم پایان پذیرد پس بیا , ای منتقم

 

بیاد کودکان یمن , افغانستان , فلسطین , عراق , غزه , حلبچه , سردشت …….

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا