🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 خیلی آدم !

(ثبت: 1533) خرداد 1, 1395 
خیلی آدم !

میلادمسعود. منجی بشر ، مبارک !
…………………………………….

قصه ای پرغصه را، یک گوش، محرم هست؟ نیست

زخم ، اگر نا سورشد ؛ محتاج مرهم هست؟ نیست؟

بر کـدامیـن دسـت  ؟ بایـد  داد ؛ دســتی در وفـاق

بر رهی ، در هیچ راهی، رحمتی، خم هست ؟ نیست

قلب عـاشق ، یک صنوبر نیست ؛ مفت چنـگ کوف

برخماران ،گرسبو بشکست؛ ماتم هسـت . نیست ؟

کعبهء  مینو دل ست ؛ آنگه ، که مینا یش، شکست 

بی خبر ازآن نباشی ؛ در شما هم ، هست ؛ نیست ؟

هیچ قدسی، هیچکس را، اختصاصی نیست؛ نیسـت

کو غدیرت؟ تا بنوشم؛ خم، مرا،کم هست؛ نیست ؟

مَی گساری را ، حریفی کهنه ، می خواهم ؛ نه ، خام

در خم صد اربعین؛ لب ترکنک ؛ نم هست؟ نیست

در علی ، ما  یازده خـورشــید ،  وارث ، دیـده ایم

این تلألؤ ، تعبیت در نقش خاتم ، هست ؛ نیسـت ؟

نبض عشـق مرتضـی ، دسـت رضــا ، زد ؛ بر سلام

عاشقی را، این لوازم سخت ! مبرم، هست ؛ نیست؟

مهـدیا ! رویی نما ؛ هر بیخودی، خود، ارتشی است

یعنی:آدم آدم است ؛ و خیلی آدم ! هست ؛ نیست؟

…………………………………………………………………….

A   –  عروض –

بحر  ، بحر رمل است . و وزن ، چهار رکنی . در زحاف محذوف

تقطیع  : [ یعنی : آدم آدم است ؛ و خیلی آدم ! هست؟ نیست ؟]

الف – ( یعنی آدم ) = ( یع / نِ/ یا /دم ) = فا/ عِ / لا/ تن /

(یاء « یع/ نی»  از « سبب نی» جدا شد ؛ و با آی  آدم ، ترکبب شد . = نِ/ یا  =  و وتد ساخت )

در حالیکه ، (یع / نی / ) دو سببی بود . ( آ / دم ) هم . دوسببی . و همنوایی با موسیقی اصلی غزل، نداشت .

فا/ ع / لا / تن = فا / علا / تن ….= سبب .وتد … سبب

 ب – ( آدم است ؛ و )= ( آ / دَ/  مس / توُ ) = (ــــ 7 ــــ ـــــ )

«م» را از «دم » جدا کردیم ؛ و با رابطهء «است» ترکیب کردیم . و «ت» را به آوای بعدی دادیم .

که (« واو»   حرف ربط بود ؛ وباهم ترکیب شدند ؛ شد «تو» = «تُ» ومی دانیم ؛ واژگان دوحرفی 

را ،که هست یا ساختیم .  اختیار داریم . بکشیم . یا نکشیم .

در این جا. لازم است . بکشیم . و  می کشیم ؛که  می شود (توُ)…تا ، که سبب بشود

ج – (خَی / لِ/ یا / دم ) = باز همانطور عمل شد . «لی» را ، به « لِ » و «ی» بدل کردیم .

و «ی» را ، با « آ» ی آدم ترکیب. « خَی » سبب اول شد و « لیا » ، وتدش .

« هست » = هجای کشیده(4حرفی) = ( ــــ 7 ) و « نیست » هجای کشیدهء(5حرفی)پایانی ،

که همیشه ، بدل به هجای (بلند ) می شود

B – واژگان –

سور = خوش . خوش خیم …. ناسور = بدخیم…(در عربی… ناصور= لاعلاج )

گاه ، نگارش ، فقط معرب است .مثل : قفس = قفص 

گساردن = نوشیدن . خوردن ….. غم . مَی . و. …گساریدن …هم 

C –  معنی مصراع = نبض عشق مرتضی ……

مکتب علوی (وارث اسلام نبوی) ، با رضا و تسلیم است . با ایهام به امام رضا و اسلام و و..

D  –  بدیع = خم صد اربعین. در مقام اغراق است …. .و. تلمیح به :

 آ – [که ای صوفی ! شراب ، آنگه شود ؛ خوش ….که در شیشه بماند ؛ اربعینی ] حافظ …

کهنه کردن شراب برای مرغوبیت آن . غنی سازی الکلیک .

ب –  تلمیح به : نمایشنامه ء «آدم آدم است » . از برتولت برشت..هم  دارد .

که چالش ، همین است : که آدم ، فقط ! آدم است .تنها موجودی که حتی خود را هم می زند 

که اصل هو هویه فلسفی است .مثال :  فاطمه ، فاطمه است . ..دکتر علی شریعتی .

E  –  دستور زبان =

اولی-  اربعین =اربعون =  اربع + ین = چهارم + علامت  اعدادی که  ده  تا ده تا شمرده شوند .

ده… بیست ……سی…..د راعداد عربی از عقود است

 چهل  =..چله .( شب یلدا )  از اعداد مقدس ملل . خاصه در تشیع (اربعین حسینی ، بیستم صفر).

چله نشینی = اعتکافی برای مرادی .نذری .. ؟ یا ، ریاضت .و نیز ، مراقبه برای مکاشفه . در عرفان

دومی – آدم = اسم خاص که به جای عام مصطلح شده (آی…آدم ها …  .) نیما… که غلط است .

و بهتر بود (آدمی ها )…یا ( آدمیان ) باشد (بِه ؛ ز آدمیان  مردم آزار ) سعدی

. ودر مواردی بهتر است بگوییم . صفت شده . مانند بسیاری از نام ها . که معنای صفت هم می دهند .

آدم شد = بسیارخوب شد . خر شد = بالعکس همو . (صفت)

و گاه از مفهوم ایجادکردهء جدید ، دوباره ، اسم می سازیم . با (یاء مصدری ) .

سگ ، اسم است . سگ شد ؛ مثلاً : وحشی شد …

ولی ،  (سگی ، بگذار ؛ آخر مردمانیم . مولوی ) سگ بودن را .(اسم مصدرصحیح)

که به غلط ، مصدر عربی جعل می کنیم = سگیت ،خریت . خوبیت و…. بر قیاس انسانیت و…

« ئیّت »  علامت مصدری عربی است . برای واژه پارسی صحیح نیست . انگ بیگانه زدن . عکسش درست است .

[ عاشقی را ، این لوازم ….   ] .. کلمه ، اسم صفت فاعلی عربی است ، با (یاء مصدری پارسی) ..یا هر علامت دیگر .

سومی – خیلی = خیل = گله .گروه .(چو، از خیلی ، یکی، بی دانشی کرد ) سعدی

 برای تعداد است . در اندازه های دیگر صحیح نیست .مثل :[  هوا ، خیلی ! گرم است ]

گاه برای اهانت . تمسخر ، می شود گفت : [ خیلی آدمی ! ]

چهارمی – لب ترکنک = به عنوان چشیدن = به اندازه ء لب ترکردن = کنایه از اندکی .قلت .

مانند : ناخنک…نوک ناخن چیزی برداشتن . باندازه ناخن . .

 چشمک = چشم به هم زدن سریع . کوتاه

پسوند «ک» مفاهیم بسیاری… القاء می کند با واژه …که (به امید خدا ) می نویسیم ……

نظرها
  1. سحر جهانی

    خرداد 2, 1395

    سلام وعرض ادب واحترام خدمت استادفرهیخته 

    جناب آقای صباغ کلات ….

    میلادمنجی دوعالم رابه شما تبریک عرض نموده و

    ازبابت شاهکارزیبایی که آفریده اید سپاسگزارم.

    اشعارتان فوق العاده است استاد عزیزم….

    آموختن درمکتب شما ، افتخاربزرگی ست….

                      

    درپناه حق،سلامت ، سربلندو پایدار باشید…             

    • صباغ کلات

      خرداد 2, 1395

      .

      .

      با سحر ، همـراه شد ؛ انفـاس صد باغ  از بهشت 

      این، جهانی هست ؛ وبردامان خاص کس نهشت 

      بارالها …….! پس ، به یمن مقـدم مـولـود صلح 

      بـار نیکــویی  بر آور ؛ بر امید  هـر که ،  کشت 

      دور اصــلاح بشر را ،  بهتـرین دوران ، گزین 

      کعبـه  و بت خانه  و دیـر و  کلیسـا  و  کنشت 

      دخترم !عیدت مبارک باد! و شادان و سعید

      تا ثریا ، کاخ اقبال ؛ از سعادت ،خشت خشت 

      میهمانم بوده ای ؛ مرسی ! بجان هم شاکرم 

      هردو ، مهمان ایم ؛ بر گفتار  برتولت برشت 

      …………………………………………………

      درودتان بی شمار . 

      سپاس بیکران . 

      میلاد ولی عصر ، مبارک !

       

  2. سمانه تیموریان

    خرداد 2, 1395

    عرض سلام استاد عزیزم 

    دلمریزاد .اشعارتون هر یک کلاس درسی است ارزنده

    عید رو خدمتتون تبریک میگیم 

    • صباغ کلات

      خرداد 2, 1395

      .

      روز میـلاد امــام  عصـر مـا  ست 

      بر شما  ، باشد  مبارک ! دخترم !

       هدیه سازد؛ جمعه ای رابرظهور

      تا ….. .خداوند تبارک  ، دخترم !

      چهــره ای  پر نـور ، بیند ؛ آسمـان 

      مثل خورشیدی به تارک ؛ دخترم !

      ……………………………………

      سپاستان گرامیدختم . 

      ممنونم. دخترم . 

      درودتان باد 

       

  3. طارق خراسانی

    خرداد 2, 1395

    سلام و درود بر پادشاه ملک سخن

    در کارِگاه عشق شما ، شعرِ عاشقی ست

    لذت بردم استاد

    میلاد نور بر مولایم مبارک باد

    در پناه خدا شاد زی

    • صباغ کلات

      خرداد 2, 1395

      .

      «در کارگاه شعـر شمـا ، شعـر عاشقی است»

      دل ، جار می زند ؛ به هرآنچه سروده است

      یک طاقه  طارقی است ؛ خراسان ، نشان آن

      منسوج  پرنیــان ، همه جـایی ، نبوده  است

      بیهوده ، گل ، نشد ؛ نشود ؛ سر سبد نشین

      پاک  است  کوی ؛ و گوی بنزهت  ربوده است

      ……………………………………………………

      سپاس بیکرانه
      میلاد بزرگ منجی بشریت خجسته باد !

      درود ها .ممنونم. 
       

  4. مينا امينی

    خرداد 2, 1395

    درووودها استاد 

    خوشحالم ازینکه بعد ازیه مدت غیبت ، اثر زیبای شما رو میخونم 

    • صباغ کلات

      خرداد 2, 1395

      .

      غیبت  گل ، از گلستان ، سـاده  نیست 

      چون دگر، گلشن به بزم آماده نیست 

      مثل اینکه ، شاهد و شیرینی  ، است 

      بخت بد را ، در سبویم ، باده نیست 

      دختـرم ! عمــرت ،  هـزاران  بی بلا !

      در حریمت، هیچ زشت آزاده نیست

      بخت ، « پردازد » ؛ بنیکویی !  دقیق 

      « نت »مداراها کند؛ ور«داده» نیست

      ……………………………………………

      ممنونم دخترم . یادخدا بمانی.

      سپاس ها 
      با  درود بسیار 

       

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا