🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 در این دهلیز . در این زنجیر . . قسمت پایانی

(ثبت: 257818) فروردین 10, 1402 

 

چه بادي مي وزد امشب
كلاف كهنه شب ها
به خود پيچانده صحرا را
مگر اين باد ويرانگر چگونه وسعتي دارد ؟ .
كه اين گونه سرا پا وحشت خونبارنمي گنجد
در آغوش شب و طوفان
از اين آهنگ بيهوده
از این خشم و از این کینه
كه در گوش زمان جاريست
ازاین هیولای سیاه تیره ی بیداد
که می رقصد میان برف و خون و سبزه ها در شب
بهای قهقه مستانه درین رزمگه خون است
و اما . .
خواهد . . آمدن خورشید پیروزی و
خورشید اندک اندک پلک خواهد زد
صخره هم سخت می لرزد
اهریمن به گور تیره ی تاریخ دفن خواهد شد
نگاه نازک پروانه بی وحشت
به چشم غنچه قفل خواهد شد
گل ها، مستانه می خندند
شکسته پیکر بیداد
از بنیاد
شکسته پیکر بیداد

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. غلامحسین جمعی

    فروردین 12, 1402

    درود و سپاس بر شاعر فرهیخنه و بزرگوارم سرکار خانم کتایون رها
    به به چه نیمایی زیبایی را خواندم
    دست مریزاد عزیز لذت بردم
    🙏🙏🙏👏👏👏🙏🙏🙏

  2. مدینه ترکاشوند

    فروردین 19, 1402

    درود ها شاعره بانوی زیبا قلم
    عااالی دستمریزاد
    لذت وافربردم قلمتان نویسا

  3. منصور فرزادی

    فروردین 29, 1402

    درود بانو رها ارجمند
    نخست آنکه بی نهایت سپاسگزارم از حضور سبز و دیدگاه و نظر ارزنده ی شما که واقعا از بهترین نظراتی بود که تا به حال خوانده بودم 🙏🙏

    شعر بسیار زیبایی ست اثری تحسین برانگیز و شایسته

    اهریمن به گور تیره ی تاریخ دفن خواهد شد
    نگاه نازک پروانه بی وحشت
    به چشم غنچه قفل خواهد شد
    گل ها، مستانه می خندند
    شکسته پیکر بیداد
    از بنیاد
    شکسته پیکر بیداد

    👏👏🌹🌹🌹

  4. سپیده اسدی(مهربان)

    مرداد 10, 1402

    درودتان باد