🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شعاع نور، به شب تازيانه خواهد زد
و صبح، بوسه بر اين آستانه خواهد زد
شکوفه می دمد از قاب سرد پنجره ها
بهار سر به دل تنگِ خانه خواهد زد
پس از سیاهترین مویه های بی فریاد
دهان مرثيه، ساز ترانه خواهد زد
نسیم، گیسوی موّاجِ بید مجنون را
به دست روشنِ مهتاب شانه خواهد زد
لب کبود زمین باز سرخ خواهد شد
حیات، قهقههای شادمانه خواهد زد
كمان كهنه ى آرش به كار مىآید
كسى درست، به قلب نشانه خواهد زد
شکوهمندترين لحظه هاى آرامش
دوباره خیمه در این آشیانه خواهد زد
اميد، در رگ سرخ من و تو تا جارىست
تنِ بريده ى ما هم جوانه خواهد زد..
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
دی 21, 1399
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
دی 21, 1399
چون همیشه عااالی
احسنت بر شما و قلم زرین نگارتان
🌼🍁🌸🌹
پاسخ
دی 21, 1399
سلام
این غزل نفیس یکی از عالی ترین آثاری ست که از شما خوانده ام.
براستی بی نطیر است
مژده ایام خوش این غزل دلم را شاد کرد.
امیدوارم لسان الغیب باشد
روزگاران سختی را مردم پست سر نهاده اند و شایسته ی روزهای پر از شادی می باشند
باید حیات، قهقههای شادمانه ای بزند و نسیم، گیسوی موّاجِ بید مجنون را
به دست روشنِ مهتاب شانه زند.
خوشحال از زنده بودنم هستم میدانید چرا؟
جواب روشن است خدا را شکر که از خوانندگان این شاهکار می باشم.
در پناه خدا شاد زی 🌿👏👏👏👏👏👌❤️🌿
پاسخ
دی 22, 1399
درود بر شما استاد گرامی بانو آرامش
عالی ست
لذت می برم از اشعار پاکتان
زنده باشید به مهر
💐🙏💐
پاسخ
بستن فرم