🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دوبیتی 103

(ثبت: 242874) آبان 26, 1400 

 

همان يزدان كه نامش در نـهاني است
نگهدارنـده اين مُلك فانـي است
زِ اول ملك فانـي دسـت او بـود
وليكن ملك يزدان جاودانـي است
٭٭٭
هر كـه به ملك تـو كند زنـدگي
هسـت در آن ملـك به درمانـدگي
اين خط مُلكـت بكشيـدي درست
در خط تو نيست ، قلـم خـوردگي
٭٭٭
در وادي عشقت پيوستـه گرفتـارم
يارب چه بُوَد اجـرم ازسختي اين كارم
يارب توكه بتواني اين سختي ازآن بردار
بر ذكر تو مي باشد شبها همه گفتـارم
٭٭٭
بر دايره مهرش بسيـار كه گرديـدم
آن مهر و وفايش را درسينه خود ديدم
آن تير جفايش را برسينه ي من انداخت
آن تيـر جفايش را ناچار كه بگزيدم
٭٭٭
دلـم از جـور مردم غرق خون است
كه جـور مردمـان از حد برون است
خـداوندا من اين عمـرم تلف شـد
زِ جـور مـردم نامهربـون اسـت
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا