🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دوبیتی 233

(ثبت: 247249) اردیبهشت 4, 1401 

 

بيدار دلان را غـم بر عيش و طرب نيست
غم خوردن آنها به قيامت كه عجب نيست
پوينــد در آن راه كه بيــدار دلاننـــد
پويند ره صبحي كه در آن ظلمت شب نيست
٭٭٭
بيدار دلان را غـم بر عيش و طرب نيست
غم خوردن دنياي دني شان كه عجب نيست
آنهـا به غـم روز قيامـت بـگراينـد
روزي كه به دنيا طلبان، عيش و طرب نيست
٭٭٭
چـو آدم خلق شد اول به فرمان خداونــدش
ندا شـد تا كه آدم را سوي جنت بيارندش
چو آنجا معصيت كرد، برون راندش زِ جنّت
به فرمان خداوندش به دنيـا واگذارنــدش
٭٭٭
چو وارد شد در اين دنيا به فرمان خداوندش
فراوان شد در اين دنيا بسا اولاد و فرزندش
كشاورزي بشد كارش كه رزقش بدست آرَد
ولي شاكر بـُوَد دايم به نزد آن خـداوندش
٭٭٭
خداي ما بر اين دنيا خودش باشد نگهبانش
نظر دارد زِ لطف خود بر اين اعمال انسانش
تـو اي آدم نظـر بنمـا هـوا و باد و باران را
كثافتهاي دنيــا را بشويـد باد و بارانــش
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا