🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دوبیتی 235

(ثبت: 247289) اردیبهشت 6, 1401 

 

اي پسر اَر تو را بـُوَد دانش و عقل و شعور
غرق شقاوت ببين حرف صلاح و حرف زور
جمله حرف آن خدا بهر صلاح كار توست
از دَم آمــدن به دهر، تا دَم رفتـن به گور
٭٭٭
آن تيـغ تيـز مي كشـد از بهـر قصـد ما
تا شكنــد زِ ضربـه ي آن پا و دست ما
در مــا ارادت است به اميــد رحــم آن
آن هم ارادتــش نــشود پاي بست ما
٭٭٭
قناتي را زِ سر تاسر گِل و لايــش درآوردم
به كار خيـرم از مردم نشـد فردي هماوردم
بشـد آبي از آن جاري، وسيله رزق مردم شد
در آخر ز آن قنات مردمان صرف نظر كردم
٭٭٭
آدم اگر بشر شدي، حرف خدا بكُن قبول
حرف خدا فزونتراست از همه علم و هر عقول
روز جزا تو در حساب، هر قدري كم آوري
هرچه عمل نكرده اي كي بتوان كُني نُكول
٭٭٭
طريق من اگـر چون بت شكن بـود
طريق چرخ و بهــر من خشــن بــود
زِ دستــم هـر هنــر كردم چنان شــد
كـز آن فرهــاد و دست كوه كن بــود
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. سارا رحیمی

    اردیبهشت 6, 1401

    درود برشما بزرگوار
    خداوند رحمت کند استاد را
    مانا باشید🌸

    • حسن مصطفایی دهنوی

      اردیبهشت 8, 1401

      ازنگاه پرلطف ومحبت شمابانو گرامی
      کمال تشکر را دارم
      وجود بابرکتان در پناه حق باشد
      خداوند شاعر را رحمت فرماید ، الهی امین
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا