🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شب قدري ، علـي(ع) يك ضربتي ديد
كز آن ضربت ، جبهـه حقّـش بِـبُريد
علـي(ع) گفتـا ، بـه رب كعبه ي حق
از آن فيض خداوندم ، دلم اصلاً نلرزيد
٭٭٭
اذاني از علي ديگر به گوش كس نمي آيد
علي از قرب او ادني به پايين تـر نمي آيد
علي را سرورش گفتن تمام مسلمين يكسر
براي مسلمين مثلش، ديگر سرور نمي آيد
٭٭٭
به علم تجربه گفتم، علي چنان مردي است
كه ديگري به چنان مرديَش به عالم نيست
علي (ع) كه فارِس ميدان پُـر دلي مي بود
به پُـر دلي علي، درجهان كه فردي نيست
٭٭٭
همين راهي كه پويم ، همان راه علي باشد
علي بعد از پيامبر بر خداوندم ولي باشد
طريق مردي و عدل و عدالت آن علي بود
شناسا بهر معنايش همه صاحب دلي باشد
٭٭٭
من كه در راه هدايت به جلــو تاخته ام
دانش از علم علي (ع) بود كه بشناخته ام
دانش علم علـي (ع) در نظرم جلوه نمود
من همان جلوه بديدم كه سخن ساخته ام
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
اردیبهشت 15, 1400
سلام
بسیار عالی
روحشان با مولا علی ع محشور باشد
سپاس
🌿🍃🌿🍃🌿
پاسخ
اردیبهشت 16, 1400
سلام و درود بانو
سپاس از حضورتان
در پناه خدا باشید
خدایش رحمت کند آمین
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم