🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دوبیتی 49

(ثبت: 239157) اردیبهشت 31, 1400 

 

يارب ، سببـي ساز كه من هم بتوانـم
آن وسعت فرمان تو گويـم به زبانـم
كز وسعت فرمان تو نطقم بتوان گفت
گوينده دنيـا شوم ، از نطق و بيانـم
٭٭٭
سر رشته فكرم كه رها شد زِ دهانـم
سر وسعت فكر تو نيامد به لسانـم
ديدم كه فزونتر بود از وسعت دنيـا
نتوان به حدودش سر فكرم برسانـم
٭٭٭
پامال چنگ آدميان كـي شود بشـر
نسل و نـژاد آدميـان هست ، در بـدر
پامال آن شـود كه خدا را نـبيندش
عمري كه بود دست خدايش وِرا به سر
٭٭٭
آدم به ره دانش، در موج خطر باشـد
هرجا كه همان آدم، همسايه خر باشـد
گـر چاره توان كردن همسايگي خرها
از علم و هنرمندي رهبر به بشر باشـد
٭٭٭
آدم اگر از دانش چون، بـحر خزر باشد
ازتهمت بدگويان، نتوان كه به درباشد
از تهمت بدگويان، هرگه كه برون آمد
يك شاهره دانش، دربحري و بر باشد
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. کبری محمدی

    اردیبهشت 31, 1400

    سلام
    و
    درودها
    سپاس
    یادشان ماندگار
    🌹🌺🌹🌺🌹

    • ازنگاه پرلطف ومحبت شمابانو گرامی
      کمال تشکر را دارم
      وجود بابرکتان در پناه حق باشد
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا