🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 راز و نیاز …

(ثبت: 6895) مهر 27, 1397 
راز و نیاز …

« به نام خدا »

به نامِ « خداوندِ » اندیشه ساز ؛

خداوندِ ؛ بخشنده یِ ، بی نیاز

قلم در کف و مهر او در دل است ؛

ز وصفش سرودن بسی مشکل است

از الهامِ او شعرِ من روشن است ؛

برون از من و در درونِ من است

از او واژه و شور و تصویر و حال ؛

ز من غرقه گشتن به بحرِ خیال

سرایش از او و … نوشتن ز من ؛

از او ره گشودن … گذشتن ز من

در اندیشه یِ اهلِ دل حاضر است ؛

نه من شعر گویم که خود شاعر است

ندارم ز خود چون قلم ، اختیار ؛

مگر در کفِ ؛ مهربان کردگار !

وجودم ز مهرش ؛ صَلا میزند ؛

حضورش به جان ؛ نقشها میزند

زبان قاصر از وصفِ لطفش که او ؛

« زمین و زمان » را ؛ بُوَد ، آبرو ‍

خدایا ؛ مرا حاجتی جز تو نیست ؛

مرا در جهان ؛ آیتی جز تو نیست

ببخشا مرا ، همچو مسکین شبان ؛

که موسی بگفتش ؛ چه گویی فلان !؟ ‍

غَرَض ، گفتنِ ؛ مَدح و شُکرِ تو بود ؛

که این « کمترین بنده » لب را گشود .

« مهران اسدپور »