🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 رويش جديد

(ثبت: 234469) آذر 29, 1399 

 

رفته بودم به در ميكده خواب آلوده

با دل خسته زبان بسته حجاب آلوده

ساقى آنشب به سبوى دل من مرهم ريخت

صبح پيدا شد از اين چشم خمار آلوده

چشم دل باز شد از پرتو روح انگيزش

روح برخاست از آن جامه ى خاك آلوده

غنچه ى سرخ دميد از قدح باده ى مى

عطر جانبخش تراويد شدم آسوده

دشت سرشار ز گلبرگ و چمن تا سر كوه

چشمه جوشيد صفا ديد دل آلوده

ابر سرمست شد و بارشى از نو باريد

نوبهارى شد و طى شد نفس آلوده

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا