![آرمان داوری](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2020/11/IMG_20201104_210111_480-e1604537855659.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
برگ زرد و ساقه زرد و غنچه زرد و خار زرد!
بید زرد و باد زرد و دشت و گندم زار زرد!
ذره ای امید در دلهای مردم نیست نیست!
هرکجا دل خون خون و هر کجا رخسار زرد!
ناله ما تا به اعماق افق هم رفته است!
نور زرد و ابر زرد و ماه شام تار زرد!
نای در آغوش بگرفتن ندارد هیج کس!
رنگ روی عاشقان در لحظه دیدار زرد !
بین بیمار و پرستار و طبیبان فرق نیست!
هم طبیب و هم پرستاران و هم بیمار زرد!
از چه رو امیدمان باشد به فرداهای دور؟!
حال کین بستان شده در ابتدای کار زرد!
باید آبی باشد آتش ، نیست آبی ای دریغ!
در هوای بی هوایی شعله های نار زرد!
این سپیداران که در این شهر سر خم کرده اند
گشته اند از باغبان و زین همه اخطار زرد!
داستان شاعران شهر هم خود گفتنی است!
شعر زرد و شمع زرد و کاغذ و خودکار زرد!
هیچ جایی در تمام کشور من سبز نیست!
آسمان زرد و زمین زرد و در و دیوار زرد!
شعر: آرمان داوری
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):
آذر 3, 1399
درود بر این قلم
زبان ، زبان روز
کلمات و ترکیبات نو و ساخته حس شاعر
ساده وروان وخودمانی با تکنیک های شاعری مانند
مراعات نظیر و واج آرایی “ب” در ابیات شعر
ارتباط کاملا مستحکم از ابتدا تا پایان شعر که این مهم بر ادبیت شعر می افزاید و اشعاری از این دست می تواند نمونه ای آموزنده باشد برای کسانی که می خواهند غزل به زبان روز بسرایند.
لذت بردم از این همه ذوق و هنر و امید که هماره نویسانو پایدار باشید.
شعر اگر چه آیتی غم زده بود واما سرودن از غم هم هنر می خواهد که آنرا به زبان شعر بجا و دلنشین بسرایی.
دستمریزاد شاعر 💐💐💐💐💐
پاسخ
آذر 4, 1399
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بسیار زیباست
پاسخ
بستن فرم