🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
از آسمان شهر امشب شعر می بارد
بر گونه های خشک من در این کویرآباد
می بلعد این خاک غریبه گام هایم را
در لحظه های پرسه در شب های بی بنیاد
اینجا تمام آرزوها رنگ می بازند
اینجا کلاغان بهترین آواز را دارند
ای شهر ای کابوس تاریک دقایق آه
در تو هوای عشق را هم برده ام از یاد
دیشب زنی شاید شبیه من غزل می خاند
در کوچه ها دامن کشان آشفته خاطر بود
در زیر پای عابران شهر له می شد
احساس زیبایی که دیگر داشت جان می داد
ای غربت خاکستری دست از سرم بردار
تا کی مرا آشفته در زنجیر می خاهی
سرماتر از سرمای سوزان زمستانم
زیبایی ام از چشم های آینه افتاد
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
مهر 27, 1402
درود بر شما
بسیار زیبا و دلنشین
فقط در می خواند و می خواهی (و) جا افتاده
موفق و پیروز باشید
🌺🌺🌺👏👏👏
پاسخ
مهر 28, 1402
درود
ایشان تعمّدا چنین کاری میکنند.
پاسخ
مهر 28, 1402
درود
سپاس از اشاره ای که فرمودید
می خواند اگر می خاند شد در:
دیشب زنی شاید شبیه من غزل می خاند
نوع اشفتگی در غزل خواندن خود را با این نوع نوشتار بیان و پر رنگ می کند
و اگر می خواهی به می خاهی تغییر کرد در مصرع:
تا کی مرا آشفته در زنجیر می خاهی
به خاطر تاثیر گذاری و نشان دادن اشفتگیش است که موجب ثبت این غلط املایی شده
از همان خوانش اول این اتفاق را در شعر شاعر گرامی حس کردم فقط می خواستم مطمئن شوم و این نکته را باز کنم که در پایان جمله ام علامت سوال را فراموش کردم بیاورم
و شما به ان اشاره فرمودید
حتی در نوشتار کلمه غرییه که انسان را دچار دوگانگی معنی می کند که غریبه یا قریه
چنین ابداعاتی موجب لذت چند برابر یک شعر می شود و باید به خالق چنین اتفاقی تبریک گفت
پاینده و پیروز باشید
🌺🌺🌺🙏🙏🙏
پاسخ
مهر 28, 1402
درود🌹🌹🌹
پاسخ
مهر 28, 1402
🌹🌹🌹
پاسخ
مهر 28, 1402
🌹🌹🌹
پاسخ
مهر 27, 1402
درود و دستمریزاد👏💐
پاسخ
مهر 28, 1402
🌹🌹🌹
پاسخ
مهر 27, 1402
بسیار زیبا و دلشین سروده اید
غزل پاره ای (چهاربیت) کوتاه بود ای کاش ادامه داشت
پیروز باشید و پاینده
پاسخ
مهر 28, 1402
🌹🌹🌹
پاسخ
مهر 29, 1402
لطف شما مستدام🌹
پاسخ
مهر 27, 1402
سلام و درود
خیلی زیباست
لذت بردم
انگار عمدا می خواد را میخاد و می خواهی را می خای تحریر فرموده اید
دلنشین بود
در پناه خدا 🌱👏👏👏👏👏👏🌱
پاسخ
مهر 28, 1402
درود 🌹🌹🌹همینطوره استاد
پاسخ
بستن فرم