🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۴۰۰/۱۰/۱۱ |
| تعداد شعر: | 28 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۲/۱۱/۳۰ |
خیالی نیست…
که نیستی
نفس هایم می شمارند تو را
هر از گاهی چلچله ی شوق تو دارم
زیبای من…
نمایان در قاب داری عشق را
پیوسته ذکر لبم تمنای دعای توست
که بخواهی بروم
که بخواهی بشوم،ساقی مستانه عشق
تو دیوانه کرده ای مرا !!
هر آدینه که می شود
خواب و خیالی دارم
به عشق،قنوت می گیرم
به عشق،سجده می‌گویم
که بیایی
دائم تو را می جویم
نمی بینی دگر مرا؟!
شوق وصالی دارم
پر و بالی دارم
این روزها …
وزن اوقاتم سنگین است
خیالم سنگین به خواب رفته
هوای شهر هم با من نمی سازد
نمی گیرد… .
می بینی؟
یتیمی ناز خفته در آغوش فقر
آهسته تو را در دامن کوچه دعا میکند
که بیایی گره از کار ما بگشایی
25/06/1402
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود مانای عزیز سپاس از نقد و حسن نظرت البته من خودم رو شاعر نمی
سبزه نه گل نه صبح عطر آگینی لبریز سکوت تلخی و غمگینی زد ابر زمستان به سرت
مانا جان این را از صمیم دلم می گویم بابا طارق فدای فرزند
طارق خراسانی در تو بهارم شده ای
سپاس از مدیریت محترم که شعر ویرایش شده با بیت تقدیمی جناب معصومی را سریعا
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
آبان 21, 1402
درود 🌹🌹
پاسخ
آذر 6, 1402
سپاس و دروود از همراهی شما
پاسخ
بستن فرم